زهرا زرگر
چکیده
بررسی نمونههای شبهعلم نشان میدهد در بسیاری از موارد، افرادی که مبدع شبهعلم بوده و آن را توسعه میدهند، خود دارای اعتبار علمی هستند. به همین سبب، در مباحث اخیر به تمایز شبهعلم از اموری مثل علم نابالغ و علم بد توجه شده است. در این مقاله با لحاظ کردن این تفاوت به این پرسش میپردازیم که چه چیز شبهعلم را از اختلاف ِنظرهای علمی ...
بیشتر
بررسی نمونههای شبهعلم نشان میدهد در بسیاری از موارد، افرادی که مبدع شبهعلم بوده و آن را توسعه میدهند، خود دارای اعتبار علمی هستند. به همین سبب، در مباحث اخیر به تمایز شبهعلم از اموری مثل علم نابالغ و علم بد توجه شده است. در این مقاله با لحاظ کردن این تفاوت به این پرسش میپردازیم که چه چیز شبهعلم را از اختلاف ِنظرهای علمی معمول یا ثمربخش متمایز میکند؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه تجربهگرایی اجتماعی سولومون و مدل بردارهای تصمیم استفاده میکنیم. در مدل پیشنهادی سولومون، بردارهای تصمیم شامل اموری اجتماعی، سیاسی، نظری، و تجربی میشوند که در مقیاس اجتماعی، شرایط را برای پذیرش یک نظریه مساعد یا نامساعد میکنند. سولومون با استفاده از این بردارها اختلاف نظر علمی را تحلیل کرده و چارچوبی هنجاری برای آن ارائه میدهد. طبق این چارچوب، اختلاف نظر علمی در شرایطی سودمند است که تلاشهای پژوهشی دانشمندان بین نظریههای بدیل، در تناسب با میزان موفقیتهای تجربی این نظریهها توزیع شده باشد. با به کار بستن این مدل بر روی مورد لیسنکوئیسم (مناقشه میان ژنتیکدانان و لیسنکوئیستهای حامی وراثت صفات اکتسابی در شوروی سابق)، دلالتهای این مدل در تحلیل نسبت شبهعلم با اختلاف نظر علمی ثمربخش تشریح شده و نقاط قوت و امتیاز آن مورد بررسی قرار میگیرد.