علی شمسی؛ کیوان الستی
چکیده
: عینیت، خصلت (یا هنجار) مهمی برای علم جدید محسوب میشود. ادعاهای مطرح شده در علم، صرفاً از آن جهت که درخصوص امور عینی هستند، قابلدسترس، قابلسنجش و دارای ارزش صدق یکسان هستند. با این حال، عینیت در علوماجتماعی، به واسطۀ پیچیدگیِ پدیدههایی که موضوع بررسی این علوم هستند (یعنی کنشمعنادار انسانی)، آنطور که در علومطبیعی محقق میشوند ...
بیشتر
: عینیت، خصلت (یا هنجار) مهمی برای علم جدید محسوب میشود. ادعاهای مطرح شده در علم، صرفاً از آن جهت که درخصوص امور عینی هستند، قابلدسترس، قابلسنجش و دارای ارزش صدق یکسان هستند. با این حال، عینیت در علوماجتماعی، به واسطۀ پیچیدگیِ پدیدههایی که موضوع بررسی این علوم هستند (یعنی کنشمعنادار انسانی)، آنطور که در علومطبیعی محقق میشوند تضمین نخواهند شد. ماکس وبر حدود یک قرن پیش تلاش کرده است نشان دهد که چطور علوماجتماعی میتوانند عینی باشنددر این مقاله دو تفسیری که توسط مفسران دیگر از مفهوم عینیت نزد ماکس وبر ارایه شده تشریح شده و تضادهای میان این دو تفسیر، موضوع تحلیل بعدی مقاله حاضر خواهد بود. این دو تفسیر (هرچند هر دو عینیت نزد وبر را یک هنجار قلمداد کردهاند) اما هرکدام نوعی متفاوت (و معکوسی) از هنجار را مورد توجه قرار دادهاند. مقاله حاضر قصد دارد با تمرکز و تأکید به تمایزهای دو نگرش و تفسیر، نشان دهد که نگاه وبر به عینیت، چطور میتواند در بحثهای متاخرتر، در مورد رابطه میان سطح اجتماعی و سطح شناختی علم، بصیرتبخش باشد.
سید سعید موسوی اصل؛ سید حمید طالب زاده
چکیده
جامعه شناسی پوزیتیویستی امیل دورکیم در بستر ایدئالیسم استعلایی کانت امکان ظهور پیدا می کند، در حالی که در جامعه ی علمی ما به طور متداول و به اشتباه پوزیتیویسم دورکیم را امتداد آمپریسیسم تلقی می نمایند. از یک طرف دورکیم منتقد آمپریسیسم و یا روایت های پوزیتیویسم انگلیسی است و از طرف دیگر در پوزیتیویسم دورکیم موضوع علم جامعه شناسی که ...
بیشتر
جامعه شناسی پوزیتیویستی امیل دورکیم در بستر ایدئالیسم استعلایی کانت امکان ظهور پیدا می کند، در حالی که در جامعه ی علمی ما به طور متداول و به اشتباه پوزیتیویسم دورکیم را امتداد آمپریسیسم تلقی می نمایند. از یک طرف دورکیم منتقد آمپریسیسم و یا روایت های پوزیتیویسم انگلیسی است و از طرف دیگر در پوزیتیویسم دورکیم موضوع علم جامعه شناسی که همان واقعیت اجتماعی است ذیل مفهوم «بازنمایی جمعی» صورت بندی می گردد. مفهوم «بازنمایی»صرفا در پرتو انقلاب کوپرنیکی و در بستر ایدئالیسم استعلایی کانت امکان طرح می یابد و دورکیم متاثر از فیلسوف نوکانتی قرن نوزدهم فرانسه یعنی «رنوویه» مفهوم بازنمایی را بنیاد معرفت جامعه شناختی تلقی می کند. بنابراین پوزیتیویسم دورکیم تاکید صرف بر رویکرد تجربی نیست، بلکه تاکید بر تجربه در بستر فرآیند وضع (position) در معنای کانتی است و ابژه ی جامعه شناسی دورکیم در فرآیند وضع به معنای کانتی عینیت پیدا می کند.