عماد طیبی؛ علیرضا منصوری
چکیده
مسئله هستیشناسی مصنوعات تکنیکی این است که چه چیزی باعث میشود یک شیء بهعنوان یک مصنوع تکنیکی لحاظ شود. از آنجا که مصنوع تکنیکی کارکردی را برای کاربران محقق میکند، اغلب نظریات با تحلیل مفهوم کارکرد به بررسی هستی مصنوعات پرداختهاند. دستهای از نظریات با توجه به ساختار فیزیکی مصنوع و نقش علی که در ایفای کارکرد دارد، به تبیین هستی ...
بیشتر
مسئله هستیشناسی مصنوعات تکنیکی این است که چه چیزی باعث میشود یک شیء بهعنوان یک مصنوع تکنیکی لحاظ شود. از آنجا که مصنوع تکنیکی کارکردی را برای کاربران محقق میکند، اغلب نظریات با تحلیل مفهوم کارکرد به بررسی هستی مصنوعات پرداختهاند. دستهای از نظریات با توجه به ساختار فیزیکی مصنوع و نقش علی که در ایفای کارکرد دارد، به تبیین هستی مصنوعات پرداختهاند، برخی دیگر بر مقاصد عاملها در طراحی و کاربرد مصنوعات تأکید کردهاند و کارکرد را همان قصد عامل تلقی کردهاند. برخی نیز تطور یک مصنوع یعنی تاریخچه انتخاب و بازتولید یک مصنوع را در هستی آن مؤثر دانستهاند.با توجه به نواقص نظریههایِ نقش علی، قصدی و تطوری، تلاشهایی برای ارایۀ نظریههای ترکیبی صورت گرفته است. ما در این مقاله ضمن مرور مهمترین نظریات هستیشناسی مصنوعات تکنیکی، از رهگذر نقد و بررسی آنها توضیح میدهیم که یک نظریه هستیشناختی مناسب برای مصنوعات باید به چه مسائلی پاسخ دهد.
احمد رحمانیان
چکیده
ایده تجسّد تکنولوژیکی اوّلین مساهمت فلسفه در تبیین تکنولوژی است. این مقاله به منظور روشن ساختن چگونگی تحوّل تاریخی این ایده، در وهله اول، چارچوبی نظری پیرامون دورهها، رویکردها و اجزاء این نظریه پیشنهاد میکند. در وهله بعد، بر پایه این چارچوب پیشنهادی، تقریرهای مختلف این ایده را در دوره معاصر بازسازی میکند. در آخر، از بررسی تطبیقی ...
بیشتر
ایده تجسّد تکنولوژیکی اوّلین مساهمت فلسفه در تبیین تکنولوژی است. این مقاله به منظور روشن ساختن چگونگی تحوّل تاریخی این ایده، در وهله اول، چارچوبی نظری پیرامون دورهها، رویکردها و اجزاء این نظریه پیشنهاد میکند. در وهله بعد، بر پایه این چارچوب پیشنهادی، تقریرهای مختلف این ایده را در دوره معاصر بازسازی میکند. در آخر، از بررسی تطبیقی تقریرهایی که بر پایه چارچوب پیشنهادی بازسازی شدند، نتایج تازهای در خصوص چگونگی تحوّل تاریخی این ایده اخذ میکند که حاکی از وجود واگراییای میان تقریرهای معاصر از نظر (1) اجزاء، (2) جهت، و (3) مبنا یا علّت رابطه انسان-مصنوع است، واگراییای که معلول تبیین متفاوتی است که پدیدارشناسی نسبت به فلسفههای پیشین از انسان، نه از تکنولوژی، ارائه میکند.
سعیده بابایی
چکیده
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحرانهایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداختهاند و علت بحرانآفرینی تکنولوژی و راههای برونرفت از این بحرانها را مورد مداقه قرار دادهاند. ...
بیشتر
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحرانهایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداختهاند و علت بحرانآفرینی تکنولوژی و راههای برونرفت از این بحرانها را مورد مداقه قرار دادهاند. یکی از این فلاسفه، آلبرت بورگمان، فیلسوف آمریکایی است. بورگمان ایده اشیاء و افعال کانونی خود را برای بحرانزدایی از تکنولوژی پیشنهاد میکند. در این مقاله به بررسی این ایده و انتقادات واردشده بر آن میپردازیم. سپس، پاسخ بورگمان به این انتقادات را ارزیابی میکنیم و در پایان، با دسته بندی نقدها و پاسخهای آنها، شکافهای موجود در نظریه بورگمان را شناسایی میکنیم.