محمد ابراهیم مقصودی؛ سید علی طاهری خرم آبادی
چکیده
اسمولین کیهانشناسی جدید را دچار بحرانی در تبیین پدیدهها میداند که معلول بهکارگیری روششناسی خاصی است که او آن را «طرحوارۀ نیوتنی» مینامد. بر مبنای این طرحواره جهان همچون رایانهای است که ورودیهایی را دریافت میکند و قوانین حاکم بر آن خروجیهایی را تولید میکنند. او کنارگذاشتن این طرحواره را برای عبور از بحرانهای ...
بیشتر
اسمولین کیهانشناسی جدید را دچار بحرانی در تبیین پدیدهها میداند که معلول بهکارگیری روششناسی خاصی است که او آن را «طرحوارۀ نیوتنی» مینامد. بر مبنای این طرحواره جهان همچون رایانهای است که ورودیهایی را دریافت میکند و قوانین حاکم بر آن خروجیهایی را تولید میکنند. او کنارگذاشتن این طرحواره را برای عبور از بحرانهای کیهانشناسی جدید ضروری میداند؛ اما در عین حال جایگزینی را نیز مطرح نکرده است. تنها جایگزین موجود توسط وارتون ارائه شده است. او «طرحوارۀ لاگرانژی» را جایگزین مناسبی برای طرحوارۀ نیوتنی میداند. طرحوارۀ لاگرانژی رویکردی کلگرایانه و سراسری است که ذیل آن برداشت الگوریتمگونۀ متداول از جهان صحیح نیست. هدف این مقاله شرح و بررسی انتقادات اسمولین و پیشنهاد وارتون است. استدلال خواهیم کرد که گرچه طرحوارۀ لاگرانژی از برخی اشکالات طرحوارۀ نیوتنی مبرا است، اما نمیتواند چندان مطلوب اسمولین باشد.
علیرضا سبحانی؛ مهدی گلشنی
دوره 5، شماره 9 ، فروردین 1394، ، صفحه 1-28
چکیده
ثابتهای بنیادی در مدلهای استاندارد فیزیک ذرات و کیهانشناسی حیات در جهان ما را توضیح میدهند. هر گونه تغییری در این ثابتها حیات را غیرممکن میکند. یکی از راههای توجیه این شرایط ایدة جهانهای متعددی است که قوانین فیزیکی در هر یک از آنها مستقلاً ساختاربندی شده است و ما در یکی از آنها، که با پیچیدگی سازگار است، قرار ...
بیشتر
ثابتهای بنیادی در مدلهای استاندارد فیزیک ذرات و کیهانشناسی حیات در جهان ما را توضیح میدهند. هر گونه تغییری در این ثابتها حیات را غیرممکن میکند. یکی از راههای توجیه این شرایط ایدة جهانهای متعددی است که قوانین فیزیکی در هر یک از آنها مستقلاً ساختاربندی شده است و ما در یکی از آنها، که با پیچیدگی سازگار است، قرار گرفتهایم. از سوی دیگر ایدة چندجهانی، به طور طبیعی از بسیاری مدلهای فیزیکی، اعم از اینکه مورد پذیرش قطعی قرار گرفته باشند (مثل نظریة نسبیت عام) یا در مقام نظر باشند (مثل نظریة ریسمان) نیز نتیجه میشود. با توجه به مشاهدهناپذیری و آزمونناپذیری جهانهای متعدد موجود در این نظریهها، پرسش اصلی آن است که آیا چندجهانی معیار رایج علم را ارضا میکند؟ در این مقاله ضمن بحث در این باره، راههای متفاوتی را که منجر به علمی قلمداد کردن این ایده میشود، بررسی میکنیم.
علیرضا سبحانی؛ مهدی گلشنی
دوره 4، شماره 7 ، فروردین 1393، ، صفحه 109-137
چکیده
کیهانشناسی در آغاز کار خود پایة مشترک فلسفه، دین، و علم بوده است. در فرهنگ اسلامی، کیهانشناسی یا بر محوریت خلق از عدم (دیدگاه متکلمین) استوار شده بوده، یا مبتنی بر جهانی قدیم بوده است (دیدگاه فلاسفه)، و از مسئلة چندجهانی غالباً ذکری به میان نیامده است. در اوایل دهة 1970، پس از ارائة آنچه «اصل انسانمحوری» نامیده میشود، ایدة ...
بیشتر
کیهانشناسی در آغاز کار خود پایة مشترک فلسفه، دین، و علم بوده است. در فرهنگ اسلامی، کیهانشناسی یا بر محوریت خلق از عدم (دیدگاه متکلمین) استوار شده بوده، یا مبتنی بر جهانی قدیم بوده است (دیدگاه فلاسفه)، و از مسئلة چندجهانی غالباً ذکری به میان نیامده است. در اوایل دهة 1970، پس از ارائة آنچه «اصل انسانمحوری» نامیده میشود، ایدة چندجهانی وارد حوزة کیهانشناسی شد. در میان متفکران مسلمان متقدم دو نگرش، دربارة خلق عالم، وجود داشت؛ متکلمین معتقد به حدوث زمانی، و فلاسفه غالباً معتقد به قدم زمانی بودند. در خصوص یگانهبودن یا چندگانهبودن جهان خلقشده، دیدگاههای متفاوتی بین دانشمندان، فلاسفه، و علمای دینی مسلمان وجود داشته است. ما در اینجا دیدگاههای متفاوت برخی از متفکران مشهور مسلمان را، در مورد تعدد جهانها بیان میکنیم. .