حسین نصراللهی؛ مرتضی صداقت آهنگری حسینزاده
دوره 4، شماره 8 ، مهر 1393، ، صفحه 107-121
چکیده
در نظریة ارجاع سول کریپکی حداقل سه مشکل وجود دارد؛ 1. ارجاعدهیِ متفاوت اسامی خاص در جهانهای ممکن مختلف؛ 2. تغییر مرجع؛ و 3. خطاناپذیری ارجاعی ترمهای نظری. در این مقاله ابتدا این سه مشکل را طرح میکنیم سپس بیان میکنیم که چگونه خود کریپکی با توسل به مفهوم «کاربست» مشکل اول را حل کرده است و پس از آن چگونگی حلشدن مشکل دوم ...
بیشتر
در نظریة ارجاع سول کریپکی حداقل سه مشکل وجود دارد؛ 1. ارجاعدهیِ متفاوت اسامی خاص در جهانهای ممکن مختلف؛ 2. تغییر مرجع؛ و 3. خطاناپذیری ارجاعی ترمهای نظری. در این مقاله ابتدا این سه مشکل را طرح میکنیم سپس بیان میکنیم که چگونه خود کریپکی با توسل به مفهوم «کاربست» مشکل اول را حل کرده است و پس از آن چگونگی حلشدن مشکل دوم و سوم را با استفاده از همین روش توضیح میدهیم. علاوه بر این در قسمتی از مقاله به تز مثلثبندی دیویدسون رجوع میکنیم و از طریق آن نشان میدهیم که وجود جامعة زبانی برای تعیّن مرجع لازم است
مجید بیدارمغز؛ مرتضی صداقت آهنگری حسینزاده
دوره 4، شماره 7 ، فروردین 1393، ، صفحه 21-51
چکیده
دیدگاهی که میگوید مشاهدات فاعل شناسا، وابسته به شبکة بینشی معرفتی وی، انعطافپذیر بوده و از آموزشها، تربیتها و انتظارات او متأثر است دیرزمانی است که جایگاه ویژهای را در مباحث فلسفة علم به خود اختصاص داده است. در برابر این دیدگاه، اعتقاد به وجود لایهای نفوذناپذیر از مشاهدات مطرح است که از صلبیت و خلوص برخوردار بوده، ساختار ...
بیشتر
دیدگاهی که میگوید مشاهدات فاعل شناسا، وابسته به شبکة بینشی معرفتی وی، انعطافپذیر بوده و از آموزشها، تربیتها و انتظارات او متأثر است دیرزمانی است که جایگاه ویژهای را در مباحث فلسفة علم به خود اختصاص داده است. در برابر این دیدگاه، اعتقاد به وجود لایهای نفوذناپذیر از مشاهدات مطرح است که از صلبیت و خلوص برخوردار بوده، ساختار تربیتی و معرفتی مشاهدهگر تأثیری در آن ندارد. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا بر اساس نظریات دو تن از فلاسفة علم معاصر، چرچلند و فودور، که بهترتیب از شاخصترین مدافعان دیدگاههای مذکورند، نظریهباری مشاهدات را مورد ارزیابی قرار دهیم و درنهایت، دیدگاهی آشتیجویانه مبتنی بر ادراک تشکیکی ـ لایهای ارائه کنیم؛ دیدگاهی که ضمن قبول صلبیت در مرتبة حس، به ادراکی فربهپذیر و انعطافی پس از حس و پیوستة با آن قائل است و نیازی نمیبیند که اختلاف در گزارشات و قضاوتهای مشاهدتی را با انعطافپذیری حواس فاعل شناسا توجیه کند.
مرتضی صداقت آهنگری حسینزاده
دوره 3، شماره 5 ، فروردین 1392، ، صفحه 23-33
چکیده
کرون معتقد است مرجع یک اسم را فقط ارتباط علّی با آن شیء متعین نمیکند، چراکه علیت حاوی نوعی عدم تعین است که برای فرار از آن لازم است بعد شناختی، که از آن به جواز معرفتی یاد میکند، نیز در تعیین مرجع اثر گذارد. دیویدسون بیان مشابهی را در مورد نحوة تعین محتوای باور ادراکی در تز مثلثبندی خود دارد. در این تز او معتقد است فرد علاوهبر ارتباط ...
بیشتر
کرون معتقد است مرجع یک اسم را فقط ارتباط علّی با آن شیء متعین نمیکند، چراکه علیت حاوی نوعی عدم تعین است که برای فرار از آن لازم است بعد شناختی، که از آن به جواز معرفتی یاد میکند، نیز در تعیین مرجع اثر گذارد. دیویدسون بیان مشابهی را در مورد نحوة تعین محتوای باور ادراکی در تز مثلثبندی خود دارد. در این تز او معتقد است فرد علاوهبر ارتباط علّی با محتوای باور ادراکی خود که شیئی خارجی است که علت آن باور در فرد شده است، لازم است از ارتباط کلامی با دیگران نیز جهت تعین محتوای این باور، کمک گیرد. در این مقاله، پس از بیان نظریات کرون و دیویدسون، به بیان مشابهتهای جواز معرفتی در نظریة کرون و ارتباط کلامی در نظریة دیویدسون خواهم پرداخت.
مرتضی صداقت آهنگری حسینزاده؛ مریم سادات جوادیون اصفهانی
دوره 2، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 75-96
چکیده
کتاب ساختار انقلابهای علمی کوهن را معمولاً نقطة عطفی در فلسفة علم بهشمار میآورند. با این حال، به جز کوهن، فلاسفة دیگری نیز در روشنترشدن نقاط ضعف فلسفههای تجربهگرایانه مؤثر بودهاند و درصدد ارائة راهکارهایی بدیل نیز برآمدهاند. مایکل پولانی از همین فلاسفهای است که اندکی پیش از انتشار کتاب ساختار در مکتوبات ...
بیشتر
کتاب ساختار انقلابهای علمی کوهن را معمولاً نقطة عطفی در فلسفة علم بهشمار میآورند. با این حال، به جز کوهن، فلاسفة دیگری نیز در روشنترشدن نقاط ضعف فلسفههای تجربهگرایانه مؤثر بودهاند و درصدد ارائة راهکارهایی بدیل نیز برآمدهاند. مایکل پولانی از همین فلاسفهای است که اندکی پیش از انتشار کتاب ساختار در مکتوبات فلسفیاش، بهویژه در کتاب معرفت شخصی، ایدههایی بسیار شبیه به ایدههای کوهن در ساختار را مطرح کرد. این شباهت چنان زیاد است که بعضی کوهن را متهم به سرقت از آرای پولانی کردهاند. بنابراین میتوان، با بررسی شواهد تاریخی حاکی از این تأثیر، بررسی متن اصلی کتابهای آن دو، و نیز توصیفاتی که دیگران دربارة نسبت بین آنها بیان کردهاند، به روشنترشدن این موضوع کمک فراوانی کرد. افزون بر این، میتوان با بعضی از اندیشههای پولانی که جهانبینی بسیار متفاوتی با کوهن دارد نیز آشنا شد.