نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیأت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
2 دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری، گروه فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف
چکیده
فلاسفۀ علم، اعم از رئالیست و آنتیرئالیست، از اوایل قرن بیستم، عمدتاً با انگیزۀ غلبه بر برخی مسائل در فرایند فهم علم (بالاخص برخی مسائل جدّی که از واقعیّاتی چون تغییر متوالی و عمیق نظریههای علمی ناشی میشدند)، گرایش ویژهای به مفهوم "ساختار" نشان دادهاند. در این راستا، تاکنون انواع مختلف "ساختارگرایی" حول این باور شکل گرفتهاند که علم صرفاً قادر است از ساختار جهان (و نه از ابعاد هستیشناختی اشیاء آن) پرده بردارد. با اینحال، همۀ ساختارگراییها با نقد بسیار مهمّ و جدّی بهنام "نقد نیومن" مواجه شدهاند که طبق آن اگر قرار باشد ساختار حداکثر چیزی باشد که ما از جهان میدانیم، در آن صورت کلِّ چیزی که عملاً از جهان خواهیم دانست جز کاردینالیتی، یعنی تعداد اشیاء مربوط، نخواهد بود.
نظر به جایگاه ویژۀ ساختارگرایی در فلسفۀ علم و همچنین عمق و جدّیت نقد نیومن، ما در این مقاله قصد داریم ضمن معرفی ساختارگراییِ علمیِ رئالیستی و نیز آنتیرئالیستی، پاسخ آنها به این نقد را مورد برّرسی و ارزیابی قرار دهیم. نتایج این برّرسی حکایت از ناتوانی یا لااقل مسئلهداری جدّی هر دوی این ساختارگراییها در تدارک پاسخی رضایتبخش به چالش نیومن دارد: ناتوانی و مسئلهداری که عمدتاً ریشه در همان ماهیّت و مبانی ساختارگرایانۀ این مکاتب دارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Scientific Structuralism and Newman’s Objection
نویسندگان [English]
- Javad Akbari Takhtameshlou 1
- Seyed Mehdi Hosseini Nasab 2
1 Member of the Faculty of Philosophy of Science, Sharif University of Technology
2 PhD student in Philosophy of Science and Technology, Sharif University of Technology
چکیده [English]
Since the beginning of the 20th century, philosophers of science—both realist and anti-realist—have shown a special tendency toward the concept of ‘structure’, mainly to address certain problems in the process of understanding science (particularly some serious problems arising from successive and deep changes in scientific theories over time). In this regard, different forms of ‘structuralism’ have been developed thus far around the belief that science is only capable of revealing the structure of the world (and not the ontological characteristics of its objects). However, all structuralisms have been subjected to a very serious criticism known as ‘Newman's objection’, which states that if structure is supposed to be the most we know about the world, then the only thing we will actually know about the world is cardinality, i.e., the number of related objects.
Given the importance of structuralism in the philosophy of science as well as the seriousness of Newman's objection, the goal of this paper is to introduce both realist and anti-realist scientific structuralism and examine and evaluate how successfully they respond to this criticism. The findings of this examination suggest that both of these structuralisms are incapable or at least substantially problematic in answering Newman's objection, mostly due to their structuralist nature and underlying ideas.
کلیدواژهها [English]
- realist structuralism
- Newman's objection
- Ramseyfication of theories
- empiricist structuralism
- van Fraassen
- Putnam's paradox