محسن خیاط کاشانی؛ میرسعید موسوی کریمی
چکیده
بنابر دیدگاه طبیعتگرایی روششناسانه، استفاده از روشها، قوانین و نیروهای طبیعی برای توضیح پدیدهها کافی است و عوامل ماورای طبیعت و الهی در این میان نقشی ندارند. طبیعتگرایی فلسفی نیز، دیدگاهی هستی-شناسانه است که بنابرآن، غیر از عوامل طبیعی و هویات فیزیکی، علت و هویت دیگری در عالم وجود ندارد. معمولاً طبیعتگرایان با تمسک به نظریهی ...
بیشتر
بنابر دیدگاه طبیعتگرایی روششناسانه، استفاده از روشها، قوانین و نیروهای طبیعی برای توضیح پدیدهها کافی است و عوامل ماورای طبیعت و الهی در این میان نقشی ندارند. طبیعتگرایی فلسفی نیز، دیدگاهی هستی-شناسانه است که بنابرآن، غیر از عوامل طبیعی و هویات فیزیکی، علت و هویت دیگری در عالم وجود ندارد. معمولاً طبیعتگرایان با تمسک به نظریهی فرگشت داروین در توضیح چگونگی پیدایش ارگانیسمهای پیچیده و تعمیم آن به کل موجودات و رخدادهای عالم، تلاش میکنند دیدگاه خود را توجیه کنند. در این مقاله، ضمن توضیح دیدگاه دنیل دنت بهعنوان نمایندهی شاخص دیدگاه طبیعتگرایی فلسفی، استدلالهای او جهت توجیه طبیعتگرایی فلسفی صورتبندی و نقد میشوند. سپس نقد آلوین پلانتینگا علیه باور به طبیعتگرایی و فرگشت توضیح، و نشان داده میشود این دو باور با یکدیگر ناسازگارند و جمع آن دو، خودشکن است. نتیجۀ مقاله نیز این است که طبیعتگرایی هستیشناسانه دیدگاهی درست و قابل اعتماد نیست.