فرزانه عامری
چکیده
هر علمی مبتنی بر پیشفرضهای متافیزیکی و فلسفی است و پزشکی نیز از این امر مستثنی نیست. در پزشکی اخلاطی جالینوس فلسفه و منطق را جزو مقومات طب میداند و نظریه پزشکی خود را بر آن بنیان مینهد. از اینرو جالینوس آناتومی و فیزیولوژی را نه تنها برای مطالعه اندامها و فرآیندهای درون بدن، بلکه منبع مهمی برای پاسخ به سوالات فلسفی میدانست.از ...
بیشتر
هر علمی مبتنی بر پیشفرضهای متافیزیکی و فلسفی است و پزشکی نیز از این امر مستثنی نیست. در پزشکی اخلاطی جالینوس فلسفه و منطق را جزو مقومات طب میداند و نظریه پزشکی خود را بر آن بنیان مینهد. از اینرو جالینوس آناتومی و فیزیولوژی را نه تنها برای مطالعه اندامها و فرآیندهای درون بدن، بلکه منبع مهمی برای پاسخ به سوالات فلسفی میدانست.از اینرو مساله پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزههای فلسفی جالینوس بر دانش آناتومی و فیزیولوژی او است. بدین منظور مقاله از چهار بخش تشکیل شده است: دربخش نخست تاریخچه فیزیولوژی پیش از جالینوس بررسی شده است و بخش دوم به آموزههای فلسفی و مفاهیم مهم دانش فیزیولوژی و نگاه فلسفی جالینوس میپردازدو در بخشهای بعدی تاثیر آموزههای فلسفی جالینوس بر شناخت فیزیولوژی مغز و اعصاب، قلب، تنفس، هضم، تولیدمثل و جنینشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانهای و با اتکا بر آثار منتسب به جالینوس انجام شده است. بررسی آثار مربوط به فیزیولوژی جالینوس نشان میدهد که او تحتتاثیر نظریه سنخیت سهگانه افلاطون معتقد بود که سه اندام اصلی بدن: مغز، قلب و کبد هستند، از اینرو سیستم فیزیولوژی جالینوس شامل مجموعهای از فعالیتهای متمرکز بر کبد، قلب/ریهها و مغز است، فرآیندی که برای ادامه زندگی فرد باید دائماً تجدید شوند. همچنین هدف جالینوس از تشریح و شناخت آناتومی و فیزیولوژی بدن، پی بردن به ماهیت پنوما بود.