محسن خادمی
چکیده
پُل فایرابند از تأثیرگذارترین فیلسوفان علم قرن بیستم است که آثار و آراءِ جنجالی او اشتهارش را دو چندان کرده است. همین آثار تحریکآمیز اوست که به نوعی موجب بدفهمیِ برخی دانشگاهیان و فلسفهدانان شده است، بهطوری که برخی او را «بدترین دشمن علم» نام نهادهاند. در این مقاله برآنیم تا با بازسازی آراء فایرابند نشان دهیم که این اندیشه ...
بیشتر
پُل فایرابند از تأثیرگذارترین فیلسوفان علم قرن بیستم است که آثار و آراءِ جنجالی او اشتهارش را دو چندان کرده است. همین آثار تحریکآمیز اوست که به نوعی موجب بدفهمیِ برخی دانشگاهیان و فلسفهدانان شده است، بهطوری که برخی او را «بدترین دشمن علم» نام نهادهاند. در این مقاله برآنیم تا با بازسازی آراء فایرابند نشان دهیم که این اندیشه ناصواب بوده و فایرابند نه با علم و نه با هیچ سنتِ دیگری سَرِ خصومت نداشته، بلکه او تنها با ایدئولوژیهای متصلّبِ مخرّب به نزاع برخاسته است. به عبارت بهتر، آراء فایرابند تنها مبیّن خصومت او با شوونیسم علم و تکنوکراسی است. فایرابند معتقد است که علم امروز مشابهت زیادی با کلیسای قرون وسطی دارد: علم امروزه بدل به دینی شده است که دانشمندانْ پیامبران، و اختراعاتْ معجزات آنند. از اینرو بر ماست که ʼعلم را سر جای خود نشانیمʻ تا جا برای سایر سنتها و معارف بشری باز شود.