زهرا زرگر
چکیده
بررسی نمونههای شبهعلم نشان میدهد در بسیاری از موارد، افرادی که مبدع شبهعلم بوده و آن را توسعه میدهند، خود دارای اعتبار علمی هستند. به همین سبب، در مباحث اخیر به تمایز شبهعلم از اموری مثل علم نابالغ و علم بد توجه شده است. در این مقاله با لحاظ کردن این تفاوت به این پرسش میپردازیم که چه چیز شبهعلم را از اختلاف ِنظرهای علمی ...
بیشتر
بررسی نمونههای شبهعلم نشان میدهد در بسیاری از موارد، افرادی که مبدع شبهعلم بوده و آن را توسعه میدهند، خود دارای اعتبار علمی هستند. به همین سبب، در مباحث اخیر به تمایز شبهعلم از اموری مثل علم نابالغ و علم بد توجه شده است. در این مقاله با لحاظ کردن این تفاوت به این پرسش میپردازیم که چه چیز شبهعلم را از اختلاف ِنظرهای علمی معمول یا ثمربخش متمایز میکند؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه تجربهگرایی اجتماعی سولومون و مدل بردارهای تصمیم استفاده میکنیم. در مدل پیشنهادی سولومون، بردارهای تصمیم شامل اموری اجتماعی، سیاسی، نظری، و تجربی میشوند که در مقیاس اجتماعی، شرایط را برای پذیرش یک نظریه مساعد یا نامساعد میکنند. سولومون با استفاده از این بردارها اختلاف نظر علمی را تحلیل کرده و چارچوبی هنجاری برای آن ارائه میدهد. طبق این چارچوب، اختلاف نظر علمی در شرایطی سودمند است که تلاشهای پژوهشی دانشمندان بین نظریههای بدیل، در تناسب با میزان موفقیتهای تجربی این نظریهها توزیع شده باشد. با به کار بستن این مدل بر روی مورد لیسنکوئیسم (مناقشه میان ژنتیکدانان و لیسنکوئیستهای حامی وراثت صفات اکتسابی در شوروی سابق)، دلالتهای این مدل در تحلیل نسبت شبهعلم با اختلاف نظر علمی ثمربخش تشریح شده و نقاط قوت و امتیاز آن مورد بررسی قرار میگیرد.
زهرا زرگر
چکیده
جنسیت در دو بعد عملی و مفهومی ماهیتی دگرگونشونده و متغیر دارد. در طول زمان و به تبع تحول شرایط مادی زیست و قراردادهای اجتماعی، هم اعمالی که دارای جنبه جنسیتی هستند تغییر میکنند و هم تصور افراد جوامع درباره دستهبندیها و مناسبات جنسیتی دستخوش تحول میشود. یکی از عواملی که بر این تحولات اثرگذار بوده و خود نیز از آنها متاثر میشود، ...
بیشتر
جنسیت در دو بعد عملی و مفهومی ماهیتی دگرگونشونده و متغیر دارد. در طول زمان و به تبع تحول شرایط مادی زیست و قراردادهای اجتماعی، هم اعمالی که دارای جنبه جنسیتی هستند تغییر میکنند و هم تصور افراد جوامع درباره دستهبندیها و مناسبات جنسیتی دستخوش تحول میشود. یکی از عواملی که بر این تحولات اثرگذار بوده و خود نیز از آنها متاثر میشود، فناوری است. در قرون اخیر فناوری عامل پیشتاز در تحولات زیست بشر بوده، و جنسیت نیز از عرصه این تحولات برکنار نمانده است. نقش فناوری در تحولات جنسیتی از جمله موضوعاتی است که در محدوده مشترک مطالعات فناوری و مطالعات جنسیت مورد واکاوی و پژوهش قرار گرفتهاست. مقاله حاضر با استفاده از نظریه «وساطت فناوری» فربیک که رویکردی پساپدیدارشناسانه نسبت به فناوری دارد، و نظریه «پارادایمهای خوشهای زنانگی» استولجار درباره مؤلفههای جنسیت، چارچوبی نظری برای تحلیل نقش فناوری در تحول ابعاد مفهومی و عملی جنسیت ارائه میدهد. در این چهارچوب انواع حالات وساطت فناوری در ابعاد مختلف جنسیت از جمله بدن زیستی، تجربه زیسته پدیداری، نقشهای اجتماعی و خود-انگاره مورد تحلیل قرار میگیرد. همچنین برای تکمیل انواع وساطت فناوری، سه مورد «مداخلهگری در بدن»، «امکانآفرینی» و «نقشنمایی» به حالات برشمرده شده توسط فربیک افزوده و مصادیق آنها در تحول امر جنسیتی بررسی میشود.