گسترش روشهای استدلال ریاضی، در دهههای اخیر، منجر به نقد اساسی تعریف کلاسیک اثبات ریاضیاتی شده است. منتقدان، معمولاً، تعریفهای بدیلی پیشنهاد کردهاند؛ تعریفهای فراوانی که دارای پیشفرضها و پیامدهای گوناگون و گاهی حتی ناسازگاری هستند. این وضعیت، ریاضیات را در معرض نسبینگری قرار داده است. از این رو، مسئلۀ فراوانی تعریفهای ...
بیشتر
گسترش روشهای استدلال ریاضی، در دهههای اخیر، منجر به نقد اساسی تعریف کلاسیک اثبات ریاضیاتی شده است. منتقدان، معمولاً، تعریفهای بدیلی پیشنهاد کردهاند؛ تعریفهای فراوانی که دارای پیشفرضها و پیامدهای گوناگون و گاهی حتی ناسازگاری هستند. این وضعیت، ریاضیات را در معرض نسبینگری قرار داده است. از این رو، مسئلۀ فراوانی تعریفهای اساساً گوناگون را میتوان یکی از مهمترین مسائل معرفتشناسی ریاضیاتی دانست. این مقاله، تلاش میکند تا از یک موضع مرتبۀ سوم یا فراروششناختی به «چیستی فرامعیار انتخاب بهترین تعریف برای اثبات ریاضیاتی» پاسخ دهد و از این طریق، ما را یک گام به تعریف موجه اثبات ریاضیاتی نزدیکتر سازد.
نگارندگان نشان خواهند داد که فرامعیار قدرت تبیینی، در مقایسه با دو رقیب دیگر، یعنی فرامعیارهای همارزی، و اجماع قابل دفاعتر است.