هادی صمدی؛ احمدرضا مرادیان
چکیده
در تبیین تکامل فرهنگی نظریههای متنوع و رقیبی ارائه شده است. میمتیک یکی از معروف ترین آنهاست. دعوی مقالهی حاضر آن است که هرکدام از نظریههای ارائه شده مدلهایی هستند که درجهت بازنمایی بخشهایی از فرهنگ و درجهت قابل فهم کردن آن بخشها با توسل به تمثیلهایی ارائه شدهاند. که میمتیک یکی از آنهاست. ازآنجا که اولاً هر مدلی از جمله ...
بیشتر
در تبیین تکامل فرهنگی نظریههای متنوع و رقیبی ارائه شده است. میمتیک یکی از معروف ترین آنهاست. دعوی مقالهی حاضر آن است که هرکدام از نظریههای ارائه شده مدلهایی هستند که درجهت بازنمایی بخشهایی از فرهنگ و درجهت قابل فهم کردن آن بخشها با توسل به تمثیلهایی ارائه شدهاند. که میمتیک یکی از آنهاست. ازآنجا که اولاً هر مدلی از جمله میمتیک با انتزاع ((abstraction و آرمانیسازی (idealization) ساخته میشود، و ثانیاً مدل ها لزوماً گزاره ای نیستند، بنابراین نباید انتظار صدق از چنین نظریههایی داشت. زیرا اولاً آرمانیسازی با فاصله گرفتن از واقعیت همراه است و ثانیاً تنها گزارهها هستند که حاملان صدقاند و بنا بر تعریف گزاره و صدق، مدلهای غیرگزارهای صادق نیستند. در مقاله، به عنوان مطالعهی موردی، میمتیک از میان نظریههای تکامل فرهنگی انتخاب شده است و تلاش شده است تا ضمن معرفی نقدها و پاسخ به نقدها از جانب طرفداران میمتیک وجه تمثیلی و مدلی این نظریه برجسته شود. فرهنگ پیچیدهتر از آن است که یک مدل تبیینی به تنهایی قادر به تبیین آن باشد اما، مشروط بر آنکه هیچ مدلی، ازجمله میمتیک، به تنهایی دعوی انحصاری در تبیین فرهنگ نداشته باشد، با در کنار هم قرار گرفتن دستهای از الگوهای تبیینی راه برای فهم بهتر آن فراهم میشود.