صبا میری کرمانشاهی؛ نگین نورائی؛ مهدی آزادی بدربانی
چکیده
در پزشکی مدرن، یافتههای پاراکلینیک سهم عمدهای از فرآیند تشخیص و درمان را به خود اختصاص دادهاند و تصمیمگیری پزشک تا حد بسیاری با کمک این یافتهها صورت میگیرد. گسترش این تکنولوژیها نقش گفتگوی پزشک و بیمار که لازمهی طبابت بالینی است را کمرنگتر کرده است. این در حالی است که طبابت اساساً فرآیندی هرمنوتیکی بوده که نیازمند ...
بیشتر
در پزشکی مدرن، یافتههای پاراکلینیک سهم عمدهای از فرآیند تشخیص و درمان را به خود اختصاص دادهاند و تصمیمگیری پزشک تا حد بسیاری با کمک این یافتهها صورت میگیرد. گسترش این تکنولوژیها نقش گفتگوی پزشک و بیمار که لازمهی طبابت بالینی است را کمرنگتر کرده است. این در حالی است که طبابت اساساً فرآیندی هرمنوتیکی بوده که نیازمند حصول فهم مشترکی بین پزشک و بیمار است که این فهم در بستر مواجههی بالینی روی میدهد و بنابراین یافتههای پاراکلینیک به هیچ وجه جایگزین گفتگو با بیمار نخواهند بود؛ لذا اهمیت توجه به هرمنوتیک در پزشکی از این روی قابل درک است. مقالهی حاضر ضمن ارائهی توضیحی از هرمنوتیک گادامر، فرآیند حصول فهم را از منظر گادامر واکاوی کرده و کاربرد آن را در پزشکی طرح و مستدل میکند که خوانش هرمنوتیکی از طبابت، چنانکه مورد نظر گادامر است، توجه به مفهوم ارسطویی فرونسیس را طلب میکند. از آنجا که همدلی لازمهی حصول فهم مشترک یا به تعبیر گادامر «امتزاج افقهای فهم» است در ادامه بحث، به همدلی نظر کرده و در این راستا شماری از تعاریف متداول همدلی در پزشکی را بیان میکند. در نهایت با نقد رویکردهای رایج همدلی، فهم پدیدارشناسانهای از همدلی با کمک تفاسیر لو آگوستا ارائه داده و همدلی را صرفاً ابزاری برای افزایش رضایت بیمار از پزشک نمیداند بلکه با تاکید بر امتزاج مفهومی هرمنوتیک و همدلی، آن را شرط مهم و اساسی جهت حصول فهم مشترک در فرآیند گفتگو بالینی میپندارد.
آرین کاوش؛ فراز گل افشان؛ نازنین سلیمانی؛ سیده پرنیان حسینی کازرونی
چکیده
در این مقاله ابتدا تلاش میکنیم با مروری بر سیر تاریخی پزشکی، دلیل مطرحشدن و کاربرد مفهوم همدلی بالینی در پزشکی را یافته و سپس ایرادات نظری این مفهوم که مانع رسیدن به بیناذهنیت و درک صحیح شدهاند را ذکرکنیم؛ این ایرادات موارد پیشرو را شامل میشوند: عدم توجه به ذهنیتهای پزشک و بیمار، عدم توجه به پویایی مفهوم همدلی و عدم توجه به ...
بیشتر
در این مقاله ابتدا تلاش میکنیم با مروری بر سیر تاریخی پزشکی، دلیل مطرحشدن و کاربرد مفهوم همدلی بالینی در پزشکی را یافته و سپس ایرادات نظری این مفهوم که مانع رسیدن به بیناذهنیت و درک صحیح شدهاند را ذکرکنیم؛ این ایرادات موارد پیشرو را شامل میشوند: عدم توجه به ذهنیتهای پزشک و بیمار، عدم توجه به پویایی مفهوم همدلی و عدم توجه به وابستگی مفهوم همدلی به بافتار. سپس پیامدهای بالقوه نامطلوب کاربرد آن، یعنی کمک به تقویت قیممآبی، اثرات نامطلوب برای طبابت و ابزاری جایگزین برای کمبود بودجه و حفظ قدرت سیاسی دولتها را مطرح خواهیمکرد. بعد از آن با بهرهگیری از نظرات فیلسوفان (به خصوص متفکران سنت پدیدارشناختی) و سیر علوم انسانی پزشکی، با استفاده از رویکردی بینارشتهای استدلال خواهیمکرد که چرا مفهوم همدلی در پزشکی نیازمند بازنگری است و لازم است همراستا با موج دوم علوم انسانی پزشکی حرکت کند و با محور قراردادن فلسفه موجب گردد تا درک صحیح از بیمار بار دیگر در مفهوم پزشکی تنیده شود.