عماد طیبی؛ علیرضا منصوری
چکیده
مسئله هستیشناسی مصنوعات تکنیکی این است که چه چیزی باعث میشود یک شیء بهعنوان یک مصنوع تکنیکی لحاظ شود. از آنجا که مصنوع تکنیکی کارکردی را برای کاربران محقق میکند، اغلب نظریات با تحلیل مفهوم کارکرد به بررسی هستی مصنوعات پرداختهاند. دستهای از نظریات با توجه به ساختار فیزیکی مصنوع و نقش علی که در ایفای کارکرد دارد، به تبیین هستی ...
بیشتر
مسئله هستیشناسی مصنوعات تکنیکی این است که چه چیزی باعث میشود یک شیء بهعنوان یک مصنوع تکنیکی لحاظ شود. از آنجا که مصنوع تکنیکی کارکردی را برای کاربران محقق میکند، اغلب نظریات با تحلیل مفهوم کارکرد به بررسی هستی مصنوعات پرداختهاند. دستهای از نظریات با توجه به ساختار فیزیکی مصنوع و نقش علی که در ایفای کارکرد دارد، به تبیین هستی مصنوعات پرداختهاند، برخی دیگر بر مقاصد عاملها در طراحی و کاربرد مصنوعات تأکید کردهاند و کارکرد را همان قصد عامل تلقی کردهاند. برخی نیز تطور یک مصنوع یعنی تاریخچه انتخاب و بازتولید یک مصنوع را در هستی آن مؤثر دانستهاند.با توجه به نواقص نظریههایِ نقش علی، قصدی و تطوری، تلاشهایی برای ارایۀ نظریههای ترکیبی صورت گرفته است. ما در این مقاله ضمن مرور مهمترین نظریات هستیشناسی مصنوعات تکنیکی، از رهگذر نقد و بررسی آنها توضیح میدهیم که یک نظریه هستیشناختی مناسب برای مصنوعات باید به چه مسائلی پاسخ دهد.