مهدی خلیلی
چکیده
این مقاله با اندیشیدن به شان معرفتشناختی ابزارهای علمی به مناقشهی واقعگرایی علمی میپردازد. ادعای اصلی مقاله این است که یک دیدگاه منظرگرایانه و در عین حال واقعگرایانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضیح دهد. در این راستا، منظرگرایی ابزاری تعریف، و از آن در برابرِ این سه نقد دفاع میشود: 1- منظرگرایی به نسبیگرایی میانجامد، ...
بیشتر
این مقاله با اندیشیدن به شان معرفتشناختی ابزارهای علمی به مناقشهی واقعگرایی علمی میپردازد. ادعای اصلی مقاله این است که یک دیدگاه منظرگرایانه و در عین حال واقعگرایانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضیح دهد. در این راستا، منظرگرایی ابزاری تعریف، و از آن در برابرِ این سه نقد دفاع میشود: 1- منظرگرایی به نسبیگرایی میانجامد، 2- این دیدگاه منظرگرایانه که ابزارها بخشی از واقعیت را بازنمایی میکنند پیشپاافتاده است، 3- این ادعای منظرگرایانه که ابزارها شفاف نیستند یا پیشپاافتاده یا غیرقابلقبول است. در پاسخ، بر اساس مفهوم «قوّت» از نسخهای واقعگرایانه از منظرگرایی دفاع میکنم، و چنین استدلال میکنم که منظرگرایی دلالتهایی جالب توجه برای تکثرِ بازنماییهای علمی و همچنین برای آموزش علم به عموم دارد. به علاوه، توضیح میدهم که دیدگاه (پسا)پدیدارشناختی دربارهی «میانجی» میتواند این ادعا را که ابزارها شفاف نیستند روشن کند.