علیرضا منجمی؛ مصطفی شعبانی
چکیده
پرسش از رابطۀ تکنولوژی و طبی سازی به ویژه در موج چهارم طبیسازی که به سلامتگرایی معروف است بسیار کلیدی است. در این موج که در مقایسه با سایر امواج طبیسازی غالب و پیشرونده است پژوهشهای زیستپزشکی نقش بسیار حیاتی ایفا میکنند، تکنولوژی با آن درآمیخته است و «بیماری» که در مرکز سه موج قبلی قرار داشت در اینجا غایب است. همه اینها ...
بیشتر
پرسش از رابطۀ تکنولوژی و طبی سازی به ویژه در موج چهارم طبیسازی که به سلامتگرایی معروف است بسیار کلیدی است. در این موج که در مقایسه با سایر امواج طبیسازی غالب و پیشرونده است پژوهشهای زیستپزشکی نقش بسیار حیاتی ایفا میکنند، تکنولوژی با آن درآمیخته است و «بیماری» که در مرکز سه موج قبلی قرار داشت در اینجا غایب است. همه اینها سبب میشود که نظریههای طبیسازی کلاسیک همچون نظریۀ پیتر کونراد قادر به فهم و تبیین نقش بنیادین تکنولوژیها در سلامتگرایی نباشند. این از آن روست که تحلیل کونراد از طبیسازیبیماریمحور، مبتنی بر دوگانهانگاری بین انسان و تکنولوژی، بیتوجه به نقش مصنوعات تکنیکی وچگونگی عملکردنشان در فرآیندهای طبیسازی است وصرفاً متمرکز بر فرآیندهای کلان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که طبی سازی را ممکن کرده اند.مدعای این مقاله این است که پیوند فلسفۀ تکنولوژی و فلسفۀ پزشکی میتواند رهیافتهایی برای فهم و تحلیل موج چهارم طبیسازی ارائه کند. در این مقاله، بر اساس رویکرد پساپدیدارشناسی در فلسفۀ تکنولوژی و بر اساس تحلیل مطالعۀ موردی اپلیکیشن های خودردیابی و تاکید بر مفاهیمی مانند قصدیت تکنولوژیک ورابطۀ هرمنوتیکی به بررسی موج چهارم طبیسازی (سلامتگرایی) پرداخته می شود و استدلال می شود دیدگاه جامعه شناختی کونراد برای تبیین نقش تکنولوژی ها در فرآیندهای طبی سازی و فهم موج جدید طبی سازی نابسنده است. در این مقاله کوشیدهایم نشان دهیم که پساپدیدارشناسی می تواند درک جدیدی از طبیسازی ارائه کند و وجوهی از این پدیده را در مرکز بحث در مورد طبی سازی قرار دهد که تاکنون کمتر مورد توجه بوده است؛ زیرا پساپدیدراشناسی می تواند طبی سازی را در سطح تجربۀ فردی و از زاویۀ رابطۀ انسان و واقعیت و نقش وساطت گرایانۀ تکنولوژی ها در این رابطه مورد بررسی قرار دهد.