مصباح خندان؛ مرتضی نوری
چکیده
هوسرل در بند ۴۰ تا ۵۲ رسالهی ایدههای۱ با اتّکا بر مبانی ایدهی پدیدهشناسی استعلایی، طرحوارهای از فلسفهی فیزیک خود ارائه میکند. رکن اصلی نظریهی او، بحث از چیستی و هستی هویات مشاهدهناپذیر و نظری در فیزیکِ ریاضیاتی است. او رأی خود را ضمن رد و نقض دو نظریهی کیفیات اولیه ـ ثانویه و رئالیسم انتقادی بسط میدهد و تلاش میکند ...
بیشتر
هوسرل در بند ۴۰ تا ۵۲ رسالهی ایدههای۱ با اتّکا بر مبانی ایدهی پدیدهشناسی استعلایی، طرحوارهای از فلسفهی فیزیک خود ارائه میکند. رکن اصلی نظریهی او، بحث از چیستی و هستی هویات مشاهدهناپذیر و نظری در فیزیکِ ریاضیاتی است. او رأی خود را ضمن رد و نقض دو نظریهی کیفیات اولیه ـ ثانویه و رئالیسم انتقادی بسط میدهد و تلاش میکند الگویی جایگزین پیشنهاد دهد. در این مقاله، ابتدا با استناد بر متن ایدههای۱ به بازخوانی وجه آشکار و صریح نظریهی هوسرل دربارهی هویات مشاهدهناپذیر میپردازیم، سپس با پیشنهاد چارچوبی معرفتشناختی مبتنی بر پدیدهشناسی استعلایی، تلاش خواهیم کرد وجوه مبهم و مناقشهبرانگیز نظریهی هوسرل را تکمیل و بازسازی کنیم. در این راستا، استدلال خواهیم کرد که هویات نظری در فیزیک، شأنی «کلّی» دارند و به همین جهت ضرورت دارد بحث از ماهیت آنها با بهرهگیری از آموزهی «شهود مقولهای» انجام شود. در ادامه، ضمن توجه به دو نحوه تحقق کلّیها در نظر هوسرل (افلاطونی و کانتی)، با تأکید بر نقش یک دادگی خیالی اولیه در تکوین کلیها، هویات نظری را کلّی در معنای کانتی قلمداد خواهیم کرد و مزایا و محدودیتهای این تفسیر را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
محمد امین شفیع خانی؛ حسین مطلبی کربکندی
چکیده
«متاورس» پدیدار فناورانهای است که به تازگی مورد توجه ویژهی عموم و خصوص جامعه قرار گرفته است. این پدیدار نوظهور که بر پایهی چند فناوری پیشرو در حوزهی اطلاعات و ارتباطات ایجاد میشود و بیشتر به مرحلهی ایده نزدیک است تا به مرحلهی اجرا، پرسشهای بسیاری را برانگیخته است؛ از پرسشهایی در خصوص چیستی و چگونگی این پدیدار تا ...
بیشتر
«متاورس» پدیدار فناورانهای است که به تازگی مورد توجه ویژهی عموم و خصوص جامعه قرار گرفته است. این پدیدار نوظهور که بر پایهی چند فناوری پیشرو در حوزهی اطلاعات و ارتباطات ایجاد میشود و بیشتر به مرحلهی ایده نزدیک است تا به مرحلهی اجرا، پرسشهای بسیاری را برانگیخته است؛ از پرسشهایی در خصوص چیستی و چگونگی این پدیدار تا پرسشهایی از کارکردهای متنوع و آثار مختلف آن. در مقام پاسخ به پرسش از چیستی متاورس، پاسخهای متنوعی داده شده که البته عمدهی این پاسخها از منظری فنی مطرح گردیدهاند. ما در این نوشتار با استفاده از مفهوم فلسفی «زیستجهان» و تحلیل پدیدارشناسانهی ادموند هوسرل، فیلسوف برجستۀ آلمانی، به دنبال تعمیق پاسخ به پرسش از چیستی متاورس هستیم و با مدد از نگرشی فلسفی به این پرسش راهبردی، تلاش کردهایم برداشتی از سرشت متاورس ارائه نماییم که با صرف پاسخهای فنی و رایج، حاصل نخواهد شد. در این مقاله، پس از یک توضیح فنی درباره متاورس و مروری بر ادبیات پدیدارشناسی آن، نوآوری نظری خود را توضیح داده و با معرفی متاورس به عنوان «زیستجهان مصنوعی»، تقابل آن با «زیستجهان سنتی-طبیعی» را تبیین میکنیم. در پایان، به نتایج این نگاه پدیدارشناختی به متاورس و اثر سیاستگذارانه آن اشاره مینماییم.