حامد بیکران بهشت
چکیده
اکنون چند دهه است که شاکلههای مراکز تعالی (قطبهای علمی) بهمثابه ابزارهایی سیاستی برای نیل به اهدافی مشخص رواج یافتهاند، و مراکز تعالیِ متعددی با کارکردهای مختلف تأسیس شدهاند. این مراکز زمینة بسیار خوبی را برای همکاریهای پژوهشی، بهویژه همکاریهای میانرشتهای، فراهم میکنند که برای نوآوریهای مأموریتگرا بهمنظور ...
بیشتر
اکنون چند دهه است که شاکلههای مراکز تعالی (قطبهای علمی) بهمثابه ابزارهایی سیاستی برای نیل به اهدافی مشخص رواج یافتهاند، و مراکز تعالیِ متعددی با کارکردهای مختلف تأسیس شدهاند. این مراکز زمینة بسیار خوبی را برای همکاریهای پژوهشی، بهویژه همکاریهای میانرشتهای، فراهم میکنند که برای نوآوریهای مأموریتگرا بهمنظور حل چالشهای اجتماعیِ عمده ضروریاند. با این حال، مراکز تعالی با چالشهای مهمی نیز روبهرو هستند. به طور خاص، با وجود اینکه مراکز تعالی ابزاری برای شکلدهی جرم بحرانی از پژوهشگران برجسته هستند، که این به طور خاص برای حل چالشهای عمده ضروری است، اما تشکیل این جرم بحرانی به طور مؤثر در این مراکز با موانعی روبهرو است. همچنین، به نظر میرسد مراکز تعالی در خلاف جهت ارزشهای یکساننگرانهای عمل میکنند که در فعالیت علمی نیز اهمیتی ویژه دارند. در این مقاله، پس از بحث در مورد مفهوم تعالی و دستهبندی، شیوههای تشکیل، تأمین مالی، و مبنای استدلالیِ مراکز تعالی، به دو مسألة کلیدیِ جرم بحرانی و یکساننگری در ارتباط با این مراکز پرداخته میشود. سپس، با الهام گرفتن از ساختار شبکههای تعالی، شاکلهای برای مراکز تعالی پیشنهاد میشود که بهواسطة ایجاد شبکهای از پژوهشگران از مؤسسات مختلف برای کار در یک حوزة پژوهشی یا حل یک چالش اجتماعی، دو مسألة فوق را به میزان قابلقبولی مرتفع میکند.