پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
امکان طبیعتگرایی در علم
1
17
FA
سید مهدی
بیابانکی
استادیار گروه معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام دانشگاه اصفهان
mehdibiabanaki@gmail.com
طبیعتگرایی علمی آموزهای مشتمل بر دو جزء هستیشناختی و روششناختی است. بر اساس جزء روششناختی، روش علمی تنها منبع برای کسب شناخت معتبر (راجع به طبیعت) است و بر اساس جزء هستیشناختی، همه آنچه وجود دارد (علی الاصول) میتواند بوسیله علم مورد پژوهش قرار گیرد. برخی از فلاسفه طبیعتگرا معتقدند که جزء هستیشناختی، یعنی طبیعتگرایی هستیشناختی (یا متافیزیکی)، یک اصل فلسفیِ ضروری یا ساختاری برای علم است، به این معنا که اگر از متافیزیکِ علم زدود شود، آنچه حاصل میگردد دیگر علم نخواهد بود. در مقابل، بسیاری از منتقدین طبیعتگرایی معتقدند که طبییعتگرایی هستیشناختی، آموزهای خارج از متافیزیک علم است و تنها طبیعتگرایی روششناختی است که (نه یک اصل متافیزیکی بلکه) یک اصل نظم دهنده یا روششناختی برای علم به شمار میرود. در این تلقی، طبیعتگرایی تنها به عنوان یک پیشفرض پراگماتیک برای عمل علمی دانشمندان به کار میرود. در این مقاله نشان خواهیم داد هیچ یک از دو رویکرد فوق در خصوص نسبت طبیعتگرایی و علم صحیح نیست؛ و ما مجاز نیستیم بر اساس یک پیشفرض متافزیکی یا پراگماتیک، راه ورود هویات و علل فراطبیعی را به قلمرو علم سد نماییم، و متافزیکی از عالم طبیعت را برای علم پیشفرض بگیریم که از آغاز خالی از چنین هویات و عللی است
طبیعتگرایی,طبیعتگرایی هستیشناختی (متافیزیکی),متافیزیک علم,روش علمی
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3624.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3624_24d733511b6f5803fafd5a2d8dff33fa.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
مسألهی شاهد قدیمی برای بِیزگرایی، وتعبیرهای احتمال
19
41
FA
حامد
بیکران بهشت
0000-0003-0056-0190
دکترای فلسفة علم، مؤسسة پژوهشی حکمت و فلسفة ایران
h.bikaraan@irip.ir
امیر احسان
کرباسی زاده
استادیار فلسفة علم، مؤسسة پژوهشی حکمت و فلسفة ایران
amir_karbasi@yahoo.com
مسألهی شاهد قدیمی یکی از چالشهای اصلی پیش روی بیزگرایان است. میتوان راهحلهای پیشنهاد شده برای این مسأله را به دو دستهی راهحلهای کلاسیک (با پذیرش مشکل و تلاش برای ارائهی راهحل مناسب) و راهحلهای غیرکلاسیک (با انکار مشکل و تلاش برای منحل کردن آن)تقسیم کرد. راهحلهای کلاسیک توسط افرادی چون گاربر، جفری، نینیلوتو و ایلز پیشنهاد شدهاند. این راهحلها با انتقادات مهمی از سوی افرادی چون ایلز و ایرمن روبهرو شدهاند. یکی از راهحلهای غیرکلاسیک، رها کردن تعبیر ذهنی احتمال و برگزیدن تعبیر عینی احتمال است که توسط روزنکرانتز پیشنهاد شده است. در این مقاله، راهحلهای کلاسیک مسألهی شاهد قدیمی و نقدهای وارد شده بر آنها مورد بررسی قرار گرفته، و تلاش شده است تا نشان داده شود که این راهحلها کفایت لازم برای حل این مسأله را ندارند. در انتها نیز از پیشنهاد روزنکرانتز به عنوان تنها پیشنهادی که ریشهی مسألهی شاهد قدیمی را به درستی تشخیص داده است، دفاع کردهایم.
بِیزگرایی,مسألهی شاهد قدیمی,جابجایی حضیض عطارد,تعبیر ذهنی احتمال,تعبیر عینی احتمال
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3625.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3625_c41945fe77fe238c72a5a7ecb471c44f.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
رئالیسم عرفی و عقلگرایی پراگماتیک؛ (تبیینی در ماهیت رایزنانهی عقلانیت)
43
63
FA
محسن
عباس زاده مرزبالی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران
mohsen_abaszadeh64@yahoo.com
یکی از عمده­ترین پیامدهای چالش پسااثبات­گرایی در معرفت­شناسی، حاکم­شدنِ دوگانه­های تقلیل­گرایانه حول تقابل­های مفهومی­ای چون واقع­گرایی و سازه­انگاری یا عقل­گرایی و نسبی­گرایی بوده است. پرسش اصلی شکل­دهنده به مقاله حاضر این بوده است که در مواجهه با چالشِ ضدمبناگرایی، چگونه می­توان همچنان تبیینی از «عقلانیت» به­مثابه «امکان ارزشیابیِ عینیِ معقولیتِ یک گزاره یا موضع» ارائه داد؟ در پاسخ، فرضیه­ی این مقاله بر این است که این تبیین را می­توان برمبنای روایت خاصی از پراگماتیسم ارائه کرد که بر دریافتی عرفی (عقل­سلیمی) از واقعیت و درکی عملی از امر معقول پایه­ریزی می­شود. محور این تبیین، تاکید بر «کیفیتی» در «فرایند عقلانیِ ارزیابیِ گزاره­های علمی یا مواضع هنجاری» است که اصل صدق/ اعتبار را می­توان بر آن استوار کرد: «رایزنانه بودن» یا گشودگی به روی سنجش؛ در این راستا، مقاله­ی پیش­ِرو به برجسته ساختنِ این مشخصه­ی مشترک در میان طیفی از نظریه­پردازانِ فلسفه­ی علم و معرفت­شناسیِ علوم اجتماعی می­پردازد. از آنجا که روایت مورد نظر حول مباحثی چون ماهیت واقعیت و شرایط شناختِ امر معقول سامان می­یابد، این مقاله بر چارچوبی فرا-نظریه­ای بنا می­شود، چارچوبی که مفهوم «فرونسیس» ارسطو انسجام­بخش آن است.
عقلانیت,واقعیت,نسبیگرایی,عقل عملی,عقل سلیم,استدلال,رایزنی
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3623.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3623_18ac6e866f235f286db70226d088e1be.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
بررسی نظریۀ هنجارمندیِ منطق با تکیه بر انتقاداتِ هارمن و ارائۀ تبیینی از این نظریه
65
84
FA
سیدعلی
کلانتری
استادیار فلسفه، دانشگاه اصفهان، گروه فلسفه
a.kalantari@ltr.ui.ir
چنانکه اصول اخلاقی افعالِ ما را هنجارگذاری نموده، آنها را به درست(correct)و نادرست(incorrect)تقسیم مینمایند، اصول و قوانینِ منطق نیز بر اساسِ نظریۀ هنجارمندیِ منطق (normativity of logic)تفکر و استدلالاتِ معمول در زبانِ روزمره را هنجارگذاری مینمایند. صورتبندیهای گوناگونی از این نظریه در متون فلسفی وجود دارد که محل بحث و منازعاتِ گستردهای در متون فلسفی از چند دهۀ گذشته تا حال حاظر بودهاند. در مقاله پیش رو صورتبندیهای مذکور را با تکیه بر انتقاداتِ مشهورِ گیلبرت هارمنعلیهِ تز هنجارمندی منطق، به بحث و بررسی خواهیم گذاشت. راهبردِ کلیِ هارمن برای نقدِ هنجارمندیِ منطق، تلاش برایِ توجیه این مدعاست که هیچ صورتبندیِ معقولی از هنجارمندیِ منطق نمیتوان ارائه نمود. ما نیز پس از بررسی استدلالاتِ هارمن، استدلال خواهیم نمود که میتوان صورتبندی قابل قبولی از این تز ارائه داد به طوری که نقدهایِ هارمن بر آن کارگر نیفتد. در گام آخر نیز تبیینی از چرایی هنجارمندیِ منطق بر اساسِ معنا و مفهومِ باور ارائه خواهیم نمود. بدین منظور ابتدا نظریۀ مهمی در موردِ مفهومِ باور که در متون فلسفی به نظریۀ هنجارمندی باور (normativity of belief) مشهور است را تشریح و سپس استدلال میکنیم که نظریه مذکور مستلزمِ هنجارمندیِ منطق است.
هنجارمندی منطق,استدلال,باید,توانستن,هارمن,باور
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3627.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3627_c15cdfa7fecb3b1702bc815cb6d05cb1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
نقد هریچ بر تعبیر کریپکی از مفهوم پیروی از قاعده
85
106
FA
رضا
مثمر
استادیار فلسفه، گروه فلسفه ذهن، پژوهشکده علوم شناختی
rezamosmer@yahoo.com
پل هریچ (Paul Horwich) در کتابها و مقالاتی مختلف به نقد برهان ویتگنشتاینِ کریپکی (1982) پرداخته است. در این مقاله به یکی از پاسخ­های وی به یکی از برهان­های ویتگنشتاینِ کریپکی پرداخته، استدلال می­کنم که دلایل او برای رد برهان ویتگنشتاینِ کریپکی کفایت نمی­کنند. در بخش 2 به توضیح آرای ویتگنشتاینِ کریپکی و شکاکیت معنایی (Meaning Scepticism) خواهم پرداخت. در بخش 3 به توضیح صورتبندی هریچ از استدلال هنجارمندی ویتگنشتاینِ کریپکی، که خود آن را «استدلال راهنمایی عقلانی» (The Rational Guidance Argument) نام می­دهد، خواهم پرداخت. در بخش 4 نقد هریچ بر این استدلال را بررسی خواهم کرد. چنان که خواهد آمد هریچ با پیشنهاد نسخه­ای از نظریۀ آمایشی (Dispositional)که بر معرفی «آمایش برای تصحیح خویش» (Self-correction disposition) مبتنی است می­کوشد به استدلال راهنمایی عقلانی ویتگنشتاینِ کریپکی پاسخ دهد. با بخش 5و استدلال علیه کارآمد بودن این پیشنهاد در پاسخ به ایراد هنجارمندی، مقاله را به پایان خواهم برد.
هریچ,کریپکی,ویتگنشتاین,آمایش,پیروی از قاعده
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3629.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3629_0608b1026301eb5f493800abf4e1e1ff.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
هموردایی عام، دیدگاههای فریدمن و ارمن
107
130
FA
سعید
معصومی
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی
s_masoumi@sbu.ac.ir
مفهوم هم وردایی عام یکی از مفاهیم مهم در نظریه نسبیت عام است که در فهم چیستی آن مشکلات و ابهامات زیادی بروز کرده است. در این مقاله،ضمن توضیح در مورد چیستی مفهوم هم وردایی عام،دیدگاه اندرسون – فریدمن در مورد مفهوم شیء مطلق بیان می شود. شیء مطلق، در این دیدگاه، متمایز کننده نسبیت عام از نظریه های دیگر است. همچنین دو تعریف از مفهوم هم وردایی عام را، یعنی، هم وردایی عام صوری را وهم وردایی عام جوهری را که ارمن ارئه داده است بیان می کنیم. ارمن با بیان اینکه نسبیت عام نظریه ای است که هم وردایی عام جوهری را متحقق می سازد، آن را از دیگر نظریه های فضا – زمانی متمایز می کند. ما در این مقاله،دو دیدگاه فوق را بررسی می کنیم و تمایز آنها را مشخص می سازیم.
هم وردایی عام,نظریه های فضا- زمانی,شیء مطلق,تقارن پیمانه ای,دیدگاه فریدمن,دیدگاه ارمن
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3802.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3802_3f8026a59e44cb4f9ead383ae2c322a1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
علم و تکنولوژی: تفاوتها، تعاملها، و تبعات آنها
131
158
FA
علی
پایا
استاد فلسفه کالج اسلامی لندن، استاد وابسته مرکز تحقیقات و سیاست علمی کشور
alipaya@hotmail.com
علیرضا
منصوری
دانشیار فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
mansouri@ihcs.ac.ir
بین علم و تکنولوژی تمایز مفهومی مهمی وجود دارد، همچنین آنچهاز آن با عنوان ’علم کاربردی‘یاد میشود، از نظر معرفتشناختی مفهومی زائد است؛ این مقوله در ذیل مقوله تکنولوژی میگنجد. در مقالۀ حاضر دربارۀ زمینههای فلسفی خلط علم و تکنولوژی بحث میکنیم و توضیح میدهیم که یکی دانستن آن دو، نه تنها یک خطای معرفتشناسانه محسوب میشود، بلکه نتایج و تبعات نامطلوب نظری و عملیعدیدهای نیز به بار میآورد که تأثیر خود را در کاوشهای معرفتی و نیز سیاستگذاریها در حوزه علم و تکنولوژی آشکار میسازد.
علم,تکنولوژی,فلسفۀ تکنولوژی,علم کاربردی,سیاستگذاری علم,عقلانیت نقاد
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3628.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3628_74fb5c8fc82c931d0d95de9b2f205e0b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
فلسفه علم
2383-0722
2383-0735
8
16
2019
02
20
نقد پاسخهای مایکل تای به آزمون زمین معکوس
159
173
FA
مهدی
همازاده ابیانه
پژوهشگر موسّسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
homazadeh@irip.ir
این مقاله به بررسی کارآمدی تئوری بازنمودگرایانه مایکل تای در پاسخ به یکی از مهمترین اشکالات میپردازد: آزمون فکری زمین معکوس که نظریه تای در باب تجربه پدیداری را به چالش میکشد. او اما دو پاسخ در برابر این اشکال مطرح کرده که مقاله پیش رو، هر دو پاسخ را به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده است.بنا به استدلالات نویسنده مقاله، پاسخ اوّلیه تای به آزمون زمین معکوس– با وجود توانمندی در برابر برخی اعتراضات و صرفنظر از برخی لازمههای عجیبی که دارد – اما با اشکالی مهم مواجه است که در نهایت، خود تای نیز آن را میپذیرد. همچنین پاسخ دوم و نهایی تای با یک مثال خلاف واقع در باب طیف معکوس (که نویسنده مقاله مطرح میکند)، به چالش کشیده و نقد میشود.در نهایت مقاله به این جمعبندی میرسد که تلاش مایکل تای برای نجات تئوری بازنمودگرایانه برونگرا در برابر اشکال زمین معکوس، نتیجه نداده و به نظر میرسد این نظریه همچنان باید در پی پاسخی برای رهایی از اشکال مذکور باشد.
بازنمودگرایی,حالات پدیداری,مایکل تای,زمین معکوس,طیف معکوس
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3626.html
https://philosophy.ihcs.ac.ir/article_3626_78657b309cbd43678aa1cfe667e54110.pdf