رایجترین نظریهای که آغازگر بحث تبیین در قرن بیستم است، نظریة قانون فراگیر تبیین، شامل دو الگوی قیاسی ـ قانونی و استقرایی ـ آماری است. کارل همپل بیان دقیقی از ایدة تبیین علمی را، که توسط هیوم و میل صورتبندی مبهمی داشت، به تصویر میکشد. نقدهای جدی که در نیمة دوم قرن بیستم در خصوص این نظریه مطرح شد راه را برای نظریههای دیگر ...
بیشتر
رایجترین نظریهای که آغازگر بحث تبیین در قرن بیستم است، نظریة قانون فراگیر تبیین، شامل دو الگوی قیاسی ـ قانونی و استقرایی ـ آماری است. کارل همپل بیان دقیقی از ایدة تبیین علمی را، که توسط هیوم و میل صورتبندی مبهمی داشت، به تصویر میکشد. نقدهای جدی که در نیمة دوم قرن بیستم در خصوص این نظریه مطرح شد راه را برای نظریههای دیگر گشود. الگوی وحدتبخشی تبیین که طرح اولیة آن از سوی مایکل فریدمن مطرح شد و به دست فیلیپ کیچر بسط یافت، از مهمترین این الگوهاست. بنا بر رویکرد کیچر، علم فهم ما نسبت به جهان را به کمک وحدت بخشیدن پدیدههای گوناگون افزایش میدهد. وحدتبخشی در چهارچوب معرفت علمی، با به حداقل رساندن شمار الگوهای استنتاج و به حداکثر رساندن شمار نتایج تولیدشده بهدست میآید. در این جستار با شرح و بازسازی الگوی وحدتبخشی تبیین، نشان خواهیم داد این الگو برخی از مشکلات سنتی مدل قانون فراگیر را حل میکند.
گسترش روشهای استدلال ریاضی، در دهههای اخیر، منجر به نقد اساسی تعریف کلاسیک اثبات ریاضیاتی شده است. منتقدان، معمولاً، تعریفهای بدیلی پیشنهاد کردهاند؛ تعریفهای فراوانی که دارای پیشفرضها و پیامدهای گوناگون و گاهی حتی ناسازگاری هستند. این وضعیت، ریاضیات را در معرض نسبینگری قرار داده است. از این رو، مسئلۀ فراوانی تعریفهای ...
بیشتر
گسترش روشهای استدلال ریاضی، در دهههای اخیر، منجر به نقد اساسی تعریف کلاسیک اثبات ریاضیاتی شده است. منتقدان، معمولاً، تعریفهای بدیلی پیشنهاد کردهاند؛ تعریفهای فراوانی که دارای پیشفرضها و پیامدهای گوناگون و گاهی حتی ناسازگاری هستند. این وضعیت، ریاضیات را در معرض نسبینگری قرار داده است. از این رو، مسئلۀ فراوانی تعریفهای اساساً گوناگون را میتوان یکی از مهمترین مسائل معرفتشناسی ریاضیاتی دانست. این مقاله، تلاش میکند تا از یک موضع مرتبۀ سوم یا فراروششناختی به «چیستی فرامعیار انتخاب بهترین تعریف برای اثبات ریاضیاتی» پاسخ دهد و از این طریق، ما را یک گام به تعریف موجه اثبات ریاضیاتی نزدیکتر سازد.
نگارندگان نشان خواهند داد که فرامعیار قدرت تبیینی، در مقایسه با دو رقیب دیگر، یعنی فرامعیارهای همارزی، و اجماع قابل دفاعتر است.