حسن امیری آرا
چکیده
یکی از محورهای حملۀ طبیعیگرایان به متافیزیک تحلیلی معاصر توسل آن به شهودات فلسفی و متافیزیکی است. از نظر بسیاری از طبیعیگرایان، اولاً متافیزیک تحلیلی به شهود در مقام شاهد متوسل میشود و ثانیاً دلایل بسیاری وجود دارد که نشان میدهد چرا شهود نمیتواند منبعی اعتمادپذیر برای شناخت باشد. مدافعان متافیزیک تحلیلی تلاش کردهاند به ...
بیشتر
یکی از محورهای حملۀ طبیعیگرایان به متافیزیک تحلیلی معاصر توسل آن به شهودات فلسفی و متافیزیکی است. از نظر بسیاری از طبیعیگرایان، اولاً متافیزیک تحلیلی به شهود در مقام شاهد متوسل میشود و ثانیاً دلایل بسیاری وجود دارد که نشان میدهد چرا شهود نمیتواند منبعی اعتمادپذیر برای شناخت باشد. مدافعان متافیزیک تحلیلی تلاش کردهاند به انحاء مختلف به این اعتراض طبیعیگرایان پاسخ دهند. یکی از این پاسخها مبتنی بر این راهبرد است که نشان داده شود شهودات، همانطور که در متافیزیک واجد نقشی شاهدی هستند، در علومی که از بیشترین احترام برای طبیعیگرایان برخوردارند، یعنی علوم فیزیکی، نیز چنین نقشی دارند. این راهبرد را جاناتان تلنت، پی گرفته است. در این مقاله، ابتدا خطوط کلی حملۀ طبیعیگرایان را به متافیزیک، از طریق حمله به شهود، طرح خواهیم کرد. سپس، به برخی پاسخهای ارائه شده به این حملات میپردازیم و بر پاسخ جاناتان تلنت متمرکز خواهیم شد و نهایتاً به نقد و بررسی پاسخ او میپردازیم. استدلال میشود که راهبرد تلنت نمیتواند پاسخی قاطع به ادعای طبیعیگرایان افراطی فراهم آورد.