محمد امین شفیع خانی؛ حسین مطلبی کربکندی
چکیده
«متاورس» پدیدار فناورانهای است که به تازگی مورد توجه ویژهی عموم و خصوص جامعه قرار گرفته است. این پدیدار نوظهور که بر پایهی چند فناوری پیشرو در حوزهی اطلاعات و ارتباطات ایجاد میشود و بیشتر به مرحلهی ایده نزدیک است تا به مرحلهی اجرا، پرسشهای بسیاری را برانگیخته است؛ از پرسشهایی در خصوص چیستی و چگونگی این پدیدار تا ...
بیشتر
«متاورس» پدیدار فناورانهای است که به تازگی مورد توجه ویژهی عموم و خصوص جامعه قرار گرفته است. این پدیدار نوظهور که بر پایهی چند فناوری پیشرو در حوزهی اطلاعات و ارتباطات ایجاد میشود و بیشتر به مرحلهی ایده نزدیک است تا به مرحلهی اجرا، پرسشهای بسیاری را برانگیخته است؛ از پرسشهایی در خصوص چیستی و چگونگی این پدیدار تا پرسشهایی از کارکردهای متنوع و آثار مختلف آن. در مقام پاسخ به پرسش از چیستی متاورس، پاسخهای متنوعی داده شده که البته عمدهی این پاسخها از منظری فنی مطرح گردیدهاند. ما در این نوشتار با استفاده از مفهوم فلسفی «زیستجهان» و تحلیل پدیدارشناسانهی ادموند هوسرل، فیلسوف برجستۀ آلمانی، به دنبال تعمیق پاسخ به پرسش از چیستی متاورس هستیم و با مدد از نگرشی فلسفی به این پرسش راهبردی، تلاش کردهایم برداشتی از سرشت متاورس ارائه نماییم که با صرف پاسخهای فنی و رایج، حاصل نخواهد شد. در این مقاله، پس از یک توضیح فنی درباره متاورس و مروری بر ادبیات پدیدارشناسی آن، نوآوری نظری خود را توضیح داده و با معرفی متاورس به عنوان «زیستجهان مصنوعی»، تقابل آن با «زیستجهان سنتی-طبیعی» را تبیین میکنیم. در پایان، به نتایج این نگاه پدیدارشناختی به متاورس و اثر سیاستگذارانه آن اشاره مینماییم.
خدیجه قربانی سی سخت؛ محمدحسن کریمی
چکیده
در سایه پرداختن به نظریات اصلی و شناخته شده در تاریخ، همواره بخشی از اندیشههای متفکران بزرگ مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. گذر زمان و بروز مسائل نوین، ابعاد تازهای از این دست اندیشهها را آشکار میسازد. تراانسان بهعنوان یک جنبش علمی-فناورانه از جمله این مسائل است. صاحبنظران این جنبش مدعیاند تراانسانگرایی ...
بیشتر
در سایه پرداختن به نظریات اصلی و شناخته شده در تاریخ، همواره بخشی از اندیشههای متفکران بزرگ مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. گذر زمان و بروز مسائل نوین، ابعاد تازهای از این دست اندیشهها را آشکار میسازد. تراانسان بهعنوان یک جنبش علمی-فناورانه از جمله این مسائل است. صاحبنظران این جنبش مدعیاند تراانسانگرایی دارای ریشههای عمیق تاریخی-فلسفی است، و بیش از هر چیز وجوه تاریخی تراانسانی را در دوران مدرنیسم و فلسفه جدید میجویند. در این مقاله در صددیم سیر تطور تراانسانگرایی در تاریخ علم و فلسفه از سده هفدهم تا بیستم را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان میدهد که در تاریخ اندیشمندان متعددی بودهاند که اعتقاد راسخ به ارتقاء انسان از طریق فناوری داشتهاند و آن را با اندیشههای علمی- فلسفی خویش در آمیختهاند. آنها باور داشتند که بسیاری از جنبههای طبیعت انسان، زیستشناسی، و فرهنگ را میتوان با استفاده از فناوری و نبوغ انسانی تغییر داد؛ تقویتشان کرد، و یا در نهایت بر آنان چیره شد. گرچه تراز علم و فناوری در آن زمان بهگونهای نبود که اجازه دهد طیف وسیعی از بلندپروازیهای تراانسانی خود را به بوته آزمایش بگذارند؛ اما طرح این بلندپروازیها، سیری تاریخی-فلسفی را ایجاد نمود که امروزه تراانسانگرایان در وجاهتبخشی به اندیشههای خود از آن بهره میبرند.
مهدی کفائی؛ الهه دویران؛ مصطفی تقوی
چکیده
جامعه خاستگاه فناوری و توسعه آن است. از سوی دیگر فناوری نیز به نوبه خود آثار اجتماعی مخصوص به خود را دارد. در حالت کلی، رابطه جامعه و فناوری دوسویه است. آگاهی از این رابطه دوسویه برای طراحی مهندسی لازم است ولی توجه لازم نسبت به این امر در متون درسی و روال های آموزشی چندان مشاهده نمی شود. در این مقاله با موردکاوی تاریخی ماشینتحریر، رابطه ...
بیشتر
جامعه خاستگاه فناوری و توسعه آن است. از سوی دیگر فناوری نیز به نوبه خود آثار اجتماعی مخصوص به خود را دارد. در حالت کلی، رابطه جامعه و فناوری دوسویه است. آگاهی از این رابطه دوسویه برای طراحی مهندسی لازم است ولی توجه لازم نسبت به این امر در متون درسی و روال های آموزشی چندان مشاهده نمی شود. در این مقاله با موردکاوی تاریخی ماشینتحریر، رابطه دوسویه جامعه و فناوری به صورت انضمامی ترسیم شده است. گاه یک عامل (جامعه یا فناوری) در عامل دیگر تأثیر می گذارد و آن را تغییر می دهد و سپس خود از تغییر ایجاد شده متأثر می گردد. همچنین تأثیرات، منحصر به ایجاد تغییر نیستند و یک عامل می تواند از بروز تغییرات در عامل دیگر جلوگیری به عمل آورد. بعلاوه مشاهده می شود در مسیر همساختگی عامل ها، عقلانیت تنها معیار توسعه فناوری و توجیه کننده پدیده ها نیست. به طور مثال، گاه تکنولوژی در مسیر بهینه شدن قرار می گیرد، اما عوامل اجتماعی باعث توقف یا تغییر مسیر آن میشوند.