عطااله سلمان نوری؛ هادی صمدی
چکیده
پزشکی شواهدمحور، به عنوان خوانشی نو از پزشکی رایج، آخرین شواهد منتشرشده در نشریههای معتبر پزشکی را مبنای مداخلات پزشکی درنظر میگیرد. در این میان، مقالاتی که نتایج کارآزماییهای کنترلشدهی تصادفی (آرسیتی) را گزارش میکنند، جایگاه ویژهای دارند. اما در سالهای اخیر مشخص شده است که نتایج بسیاری از آرسیتیها در بازآزمایی ...
بیشتر
پزشکی شواهدمحور، به عنوان خوانشی نو از پزشکی رایج، آخرین شواهد منتشرشده در نشریههای معتبر پزشکی را مبنای مداخلات پزشکی درنظر میگیرد. در این میان، مقالاتی که نتایج کارآزماییهای کنترلشدهی تصادفی (آرسیتی) را گزارش میکنند، جایگاه ویژهای دارند. اما در سالهای اخیر مشخص شده است که نتایج بسیاری از آرسیتیها در بازآزمایی بر روی گروههای جدید و یا حتی قبلی، تکرار نمیشود. این پدیده که به بحران تکرارپذیری موسوم است، معضلی برای پزشکی شواهدمحور ایجاد کرده است. در مقالهی پیشِ رو دلایلی عرضه میشود که اجماع جامعهی پزشکی در دو فرایند، از این تعارض میکاهد تا جاییکه کماکان باید پذیرفت که پزشکی شواهدمحور نسبت به رقبای خود، جایگاه بالاتری دارد. فرایند نخستی که اجماع متخصصین در آن نقش دارد، فرایند انجام آرسیتیها، چاپ آنها و به کارگیری آنها در فرایند مداخلات پزشکی است. ازجمله به این نکته اشاره میشود که در مواردی که میان آرسیتیها تعارضهای کلیتری وجود دارد، فراتحلیل نمیتواند راهکاری عملی در اختیار گذارد و برای گزینش میان آرسیتیهای متعارض، راهی جز توسل به اجماع جامعهی پزشکی نیست. فرایند دوم، که فرایند مقایسه میان پزشکی شواهدمحور و رقبای آن است، در سطحی بالاتر شامل مسائل حقوقی نیز میشود که در بخش جمعبندی صرفا در قالب یک موقعیت فرضی به آن اشاره شده است.