در این مقاله ابتدا با بیان مثالهایی از علوم جدید نشان داده شده است که برخی نظریهها متأثر از پیشفرضهای طبیعتگرایی بودهاند و میتوان دادههایی تجربی که این نظریهها در پی تبیین آنها هستند را به نحوی دیگر با رویکرد دینی تبیین کرد. مدافعان علم دینی، با توسل به این مثالها، میخواهند نشان دهند که پیشفرضهای ...
بیشتر
در این مقاله ابتدا با بیان مثالهایی از علوم جدید نشان داده شده است که برخی نظریهها متأثر از پیشفرضهای طبیعتگرایی بودهاند و میتوان دادههایی تجربی که این نظریهها در پی تبیین آنها هستند را به نحوی دیگر با رویکرد دینی تبیین کرد. مدافعان علم دینی، با توسل به این مثالها، میخواهند نشان دهند که پیشفرضهای علم، همانگونه که ممکن است از طبیعتگرایی متأثر شود، ممکن است از دین اثر بپذیرد و بنابراین علم دینی ممکن است. در بخش نهایی مقاله تلاش میشود که با پاسخ به برخی پرسشها در خصوص علم دینی گامی در راستای تنقیح بیشتر این بحث برداشته شود: آیا ایدة علم دینی به طور غیر مستقیم، صحه گذاشتن بر نسبیگرایی در علم نیست؟، علم دینی با توسل به تجربه توجیه میشود یا با توسل به دین، یا هر دو؟ در صورتی که توسل به دین در توجیه علم دینی دخیل باشد، آیا رفتار مؤمنانه به فعالیت علمی راه نمییابد؟، آیا امکان علم دینی به معنای نبود مرز مشخص بین علم و دین نیست؟، تطور ویژگی همیشگی نظریههای علمی بوده و علم دینی هم از آن مستثنی نخواهد بود. آیا تطور علم دینی به دین لطمه نمیزند؟، استدلال له امکان علم دینی، آیا علاوه بر امکان منطقی، بر امکان استعدادی علم دینی نیز دلالت میکند؟، مدافعان علم دینی چه چشماندازی را باید برای آرمان خود تعریف کنند؟