طبیعتگرایی علمی آموزهای مشتمل بر دو جزء هستیشناختی و روششناختی است. بر اساس جزء روششناختی، روش علمی تنها منبع برای کسب شناخت معتبر (راجع به طبیعت) است و بر اساس جزء هستیشناختی، همه آنچه وجود دارد (علی الاصول) میتواند بوسیله علم مورد پژوهش قرار گیرد. برخی از فلاسفه طبیعتگرا معتقدند که جزء هستیشناختی، یعنی طبیعتگرایی ...
بیشتر
طبیعتگرایی علمی آموزهای مشتمل بر دو جزء هستیشناختی و روششناختی است. بر اساس جزء روششناختی، روش علمی تنها منبع برای کسب شناخت معتبر (راجع به طبیعت) است و بر اساس جزء هستیشناختی، همه آنچه وجود دارد (علی الاصول) میتواند بوسیله علم مورد پژوهش قرار گیرد. برخی از فلاسفه طبیعتگرا معتقدند که جزء هستیشناختی، یعنی طبیعتگرایی هستیشناختی (یا متافیزیکی)، یک اصل فلسفیِ ضروری یا ساختاری برای علم است، به این معنا که اگر از متافیزیکِ علم زدود شود، آنچه حاصل میگردد دیگر علم نخواهد بود. در مقابل، بسیاری از منتقدین طبیعتگرایی معتقدند که طبییعتگرایی هستیشناختی، آموزهای خارج از متافیزیک علم است و تنها طبیعتگرایی روششناختی است که (نه یک اصل متافیزیکی بلکه) یک اصل نظم دهنده یا روششناختی برای علم به شمار میرود. در این تلقی، طبیعتگرایی تنها به عنوان یک پیشفرض پراگماتیک برای عمل علمی دانشمندان به کار میرود. در این مقاله نشان خواهیم داد هیچ یک از دو رویکرد فوق در خصوص نسبت طبیعتگرایی و علم صحیح نیست؛ و ما مجاز نیستیم بر اساس یک پیشفرض متافزیکی یا پراگماتیک، راه ورود هویات و علل فراطبیعی را به قلمرو علم سد نماییم، و متافزیکی از عالم طبیعت را برای علم پیشفرض بگیریم که از آغاز خالی از چنین هویات و عللی است
بحث از واقعگرایی و پاد واقعگرایی از مباحث مهم فلسفی است که در طی تاریخ تفکر بشر، اهمیت خود را حفظ کرده است. بحث از این مسئله با پیدایش شاخههای جدید فلسفه، و بهویژه فلسفههای مضاف، اَشکال متفاوت و بدیعی به خود گرفته است. در حوزة فلسفة علم، بحث از واقعگرایی به سبک خاصی مطرح شده و مباحث گوناگونی را درپی داشته است. در این ...
بیشتر
بحث از واقعگرایی و پاد واقعگرایی از مباحث مهم فلسفی است که در طی تاریخ تفکر بشر، اهمیت خود را حفظ کرده است. بحث از این مسئله با پیدایش شاخههای جدید فلسفه، و بهویژه فلسفههای مضاف، اَشکال متفاوت و بدیعی به خود گرفته است. در حوزة فلسفة علم، بحث از واقعگرایی به سبک خاصی مطرح شده و مباحث گوناگونی را درپی داشته است. در این مقاله، نظریة ابتکاری پیتر کوزو با عنوان «واقعگرایی واقعبینانه» ابتدا با استناد به کتاب او طرح و در ادامه بررسی میشود.