آنچه همیشه درباره پوزیتیویستهای منطقی مورد توجه بوده است، وجوه معرفتشناختی و روششناختی آنها بوده است. حال قصد داریم با توجه به چالش موریس شلیک و حلقه وین با متافیزیک، وجه هستیشناختی اندیشه او را بازسازی کنیم.شلیک شناخت ما از «واقعیت»، و همچنین «جهان خارج مستقل از ما» را به دو قلمرو شناخت عرفی یا شناخت مورد نیاز ...
بیشتر
آنچه همیشه درباره پوزیتیویستهای منطقی مورد توجه بوده است، وجوه معرفتشناختی و روششناختی آنها بوده است. حال قصد داریم با توجه به چالش موریس شلیک و حلقه وین با متافیزیک، وجه هستیشناختی اندیشه او را بازسازی کنیم.شلیک شناخت ما از «واقعیت»، و همچنین «جهان خارج مستقل از ما» را به دو قلمرو شناخت عرفی یا شناخت مورد نیاز در زندگی روزمره و شناخت علمی تفکیک میکند. او با تکیه بر این تفکیک نشان میدهد که چگونه مکتب پوزیتیویسم منطقی در هیچیک از این دو قلمروی شناختی، نیازمند مواجهه متافیزیکی با واقعیت و جهان خارج نیست. در این مقاله اولا به این مساله خواهیم پرداخت که تصور او از واقعیت و جهان مستقل از ما به عنوان مقولاتی هستیشناختی چه بوده است؟ ثانیا، این تلقی از واقعیت بر روششناسی و معرفتشناسی پوزیتیویسممنطقی چه تاثیری داشته است؟