مجیدرضا مقنی پور
چکیده
«علیّت» از جمله مفاهیمی است که پیشینهای طولانی در فلسفه و شناخت انسانی دارد. انسان از همان آغاز حیات، خواهان کشفِ چرایی و علت پدیدهها بود؛ این مفهوم در تاریخ اندیشههای فلسفی، فراز و نشیبهای زیادی را پیموده است، زیرا پاسخهای ارائه شده برای علتِ پدیدهها، به طور کامل متاثر از نوع آگاهی و شناخت انسان در گسترههای تاریخی ...
بیشتر
«علیّت» از جمله مفاهیمی است که پیشینهای طولانی در فلسفه و شناخت انسانی دارد. انسان از همان آغاز حیات، خواهان کشفِ چرایی و علت پدیدهها بود؛ این مفهوم در تاریخ اندیشههای فلسفی، فراز و نشیبهای زیادی را پیموده است، زیرا پاسخهای ارائه شده برای علتِ پدیدهها، به طور کامل متاثر از نوع آگاهی و شناخت انسان در گسترههای تاریخی و جغرافیایی مختلف بوده است؛ آگاهیها و شناختهایی که اندیشمندانی مانند ارنست کاسیرر معتقد بودند که پیوسته الگویی عقلانی نداشته است. به زعم کاسیرر الگوهای غیرعقلانی نیز در شکلبخشی صورتهای شناختی انسان دخیل بودهاند؛ شناختی که وی از آن با عنوان «آگاهی اسطورهای» یاد میکند. هدف از نگارش این مقاله، معرفی انواع روابط علیّتی در این غیرتعقلیترین فرمِ شناختی انسان است که برایناساس با استناد به مبانی، قوانین بنیادین و دیگر آبشخورهای آگاهیدهنده در این آگاهی، به بازکاوی، توصیف و تحلیل انواع روابط عِلّی در این فرم شناختی پرداخته شده است.