حسین شیخ رضایی؛ حامد بیکران بهشت
چکیده
بررسی جایگاه و نقش ارزشها در علم و فعالیت علمی موضوعی است که در چند سال اخیر بحثهای زیادی را برانگیخته است و پژوهشگران مطالعات علم از زوایای مختلفی به آن نگریستهاند. طرفداران فمینیسم در علم و معرفتشناسی نیز از کسانی بودهاند که در این موضوع بسیار بحث کردهاند. برخی از آنها بر این باورند که ارزشها در محصول کار علمی مدخلیت ...
بیشتر
بررسی جایگاه و نقش ارزشها در علم و فعالیت علمی موضوعی است که در چند سال اخیر بحثهای زیادی را برانگیخته است و پژوهشگران مطالعات علم از زوایای مختلفی به آن نگریستهاند. طرفداران فمینیسم در علم و معرفتشناسی نیز از کسانی بودهاند که در این موضوع بسیار بحث کردهاند. برخی از آنها بر این باورند که ارزشها در محصول کار علمی مدخلیت تام دارند، و در علم کنونی، نقش برجستهی ارزشهای مردانه مشهود است. برخی از فمینیستها تلاش میکنند نشان دهند که در علم، ارزشهای زنانه بر ارزشهای مردانه برتری دارند و باید به تدریج جایگزین ارزشهای مردانه شوند. اما برخی دیگر از فمینیستها این تلقی را رد میکنند. هِلِن لانجینو یکی از این فمینیستها است. او در عین تأیید نفوذ ارزشهای مردانه در علم کنونی، تلاش میکند دیدگاه خاصی را در مورد نقش ارزشها در علم و تبعات آن مطرح کند. دراین مقاله، به بررسی و ارزیابی دیدگاه لانجینو پرداختهایم، و تلاش کردهایم تا نشان دهیم دیدگاه لانجینو به طور کلی قابل دفاع است، هرچند در دو مورد نیز دیدگاه او را نقد کردهایم.
حامد بیکران بهشت؛ امیر احسان کرباسی زاده
دوره 8، شماره 16 ، اسفند 1397، ، صفحه 19-41
چکیده
مسألهی شاهد قدیمی یکی از چالشهای اصلی پیش روی بیزگرایان است. میتوان راهحلهای پیشنهاد شده برای این مسأله را به دو دستهی راهحلهای کلاسیک (با پذیرش مشکل و تلاش برای ارائهی راهحل مناسب) و راهحلهای غیرکلاسیک (با انکار مشکل و تلاش برای منحل کردن آن)تقسیم کرد. راهحلهای کلاسیک توسط افرادی چون گاربر، جفری، نینیلوتو و ...
بیشتر
مسألهی شاهد قدیمی یکی از چالشهای اصلی پیش روی بیزگرایان است. میتوان راهحلهای پیشنهاد شده برای این مسأله را به دو دستهی راهحلهای کلاسیک (با پذیرش مشکل و تلاش برای ارائهی راهحل مناسب) و راهحلهای غیرکلاسیک (با انکار مشکل و تلاش برای منحل کردن آن)تقسیم کرد. راهحلهای کلاسیک توسط افرادی چون گاربر، جفری، نینیلوتو و ایلز پیشنهاد شدهاند. این راهحلها با انتقادات مهمی از سوی افرادی چون ایلز و ایرمن روبهرو شدهاند. یکی از راهحلهای غیرکلاسیک، رها کردن تعبیر ذهنی احتمال و برگزیدن تعبیر عینی احتمال است که توسط روزنکرانتز پیشنهاد شده است. در این مقاله، راهحلهای کلاسیک مسألهی شاهد قدیمی و نقدهای وارد شده بر آنها مورد بررسی قرار گرفته، و تلاش شده است تا نشان داده شود که این راهحلها کفایت لازم برای حل این مسأله را ندارند. در انتها نیز از پیشنهاد روزنکرانتز به عنوان تنها پیشنهادی که ریشهی مسألهی شاهد قدیمی را به درستی تشخیص داده است، دفاع کردهایم.