سعیده بابایی؛ منیره بحرینی؛ فائزه نوروزی؛ نرجس صابری؛ کاظم فولادی قلعه
چکیده
تلاشهای زیادی در تاریخ و فلسفه علم صورت گرفته تا برای ماشینها شئونی انسانی تصور شود. گاه به آنها ذهن، گاهی احساس و گاهی هوشمندی نسبت داده شده است. همهی اینها بدان جهت است که مرز انسان و ماشین هر چه بیشتر باریک شود تا شاید روزی به یکدیگر بپیوندند. اما میتوان این تلاش را از مسیری دیگری پیمود. میتوان با نگاه سیستمی و نظاممند ...
بیشتر
تلاشهای زیادی در تاریخ و فلسفه علم صورت گرفته تا برای ماشینها شئونی انسانی تصور شود. گاه به آنها ذهن، گاهی احساس و گاهی هوشمندی نسبت داده شده است. همهی اینها بدان جهت است که مرز انسان و ماشین هر چه بیشتر باریک شود تا شاید روزی به یکدیگر بپیوندند. اما میتوان این تلاش را از مسیری دیگری پیمود. میتوان با نگاه سیستمی و نظاممند به انسان هرچه بیشتر او را به ماشین نزدیک نمود، کاری که رویکرد سایبرنتیکی انجام داده است. این رویکرد در شکلگیری مطالعات هوش مصنوعی نقش بسزایی داشته است و در کنار دو رویکرد محاسبهگرایی و بازنمودگرایی توانسته است هوش مصنوعی را بهعنوان مهمترین و کاربردیترین حوزهی علم به جهان معرفی کند.
سعیده بابایی
چکیده
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحرانهایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداختهاند و علت بحرانآفرینی تکنولوژی و راههای برونرفت از این بحرانها را مورد مداقه قرار دادهاند. ...
بیشتر
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحرانهایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداختهاند و علت بحرانآفرینی تکنولوژی و راههای برونرفت از این بحرانها را مورد مداقه قرار دادهاند. یکی از این فلاسفه، آلبرت بورگمان، فیلسوف آمریکایی است. بورگمان ایده اشیاء و افعال کانونی خود را برای بحرانزدایی از تکنولوژی پیشنهاد میکند. در این مقاله به بررسی این ایده و انتقادات واردشده بر آن میپردازیم. سپس، پاسخ بورگمان به این انتقادات را ارزیابی میکنیم و در پایان، با دسته بندی نقدها و پاسخهای آنها، شکافهای موجود در نظریه بورگمان را شناسایی میکنیم.
هاله عسگری نیا؛ سعیده بابایی؛ مسلم صلحی راد؛ محمد نمازی؛ سیدحسن حسینی
دوره 7، شماره 13 ، مرداد 1396، ، صفحه 45-71
چکیده
آیا می توان تمایزی میان امور طبیعی و مصنوعات قائل شد؟ و یا فارغ از دوگانة مصنوع طبیعی باید به جهان هستی نگریست؟ پاسخ به این سؤالات، جایگاه فلیسوف تکنولوژی رادر مواجهه با مصنوع تکنیکی مشخص می کند و مسائل چال شبرانگیزی را با خود به همراهمی آورد. در این مقاله تلاش م یشود تا به این سؤال ها از منظرهای مختلف پاسخ دادهشود.ابتدا، دیدگاه فلاسفة ...
بیشتر
آیا می توان تمایزی میان امور طبیعی و مصنوعات قائل شد؟ و یا فارغ از دوگانة مصنوع طبیعی باید به جهان هستی نگریست؟ پاسخ به این سؤالات، جایگاه فلیسوف تکنولوژی رادر مواجهه با مصنوع تکنیکی مشخص می کند و مسائل چال شبرانگیزی را با خود به همراهمی آورد. در این مقاله تلاش م یشود تا به این سؤال ها از منظرهای مختلف پاسخ دادهشود.ابتدا، دیدگاه فلاسفة معاصر در رابطه با تمایز میان امر مصنوع و طبیعی ارائهمی شودکه تا حدی به نظر می آید مرز میان این دوجهان از نظر این فلاسفه لغزان است واین » نمی توان با قطعیت امور را در ذیل این دو دسته قرار داد؛ اکثر این فلاسفه در ذیلقرار م یگیرند. در بخش دوم این مقاله، با بررسی امر طبیعی و مصنوع در سنت « همانیحکمت اسلامی تا حدی سعی در ترسیم مرزی قطعی میان این دو جهان داریم. در اینجهت تمایز میان امور طبیعی و مصنوعات استفاده م یشود « صورت نوعیه » سنت از مفهومهستند. در پایان نیز به نقد « دوگانه انگاری » و م یتوان گفت فلاسفة اسلامی قائل به تمایز وبرخی دیدگاه های مذکور خواهیم پرداخت